ادامه ی پست قبلی...

خوشا بر احوال افرادی که توفیق یابند خدمت‌گزار او باشند و آن پدر مهربان را به مردم حیرت زده‌ی آخرالزّمان - که هر روز بر اثر فتنه‌ای از او دورتر می‌شوند - معرّفی کنند! اوصاف او را بگویند و نام او را بر سر زبان رانند. هر صبح و شام، چشم‌ انتظار ظهور آن آرمان عدالت باشند.
 
 
آن مهربان، خود از خدا، برای ما خیرها می‌طلبد، خطاهای ما را نادیده می‌گیرد؛ نیازهای ما را می‌داند؛ راز دل ما را می‌شنود و از ما دستگیری می‎کند.
 
محال است ما را نصرت و یاری ندهد و دعای خیر مستجابش را از ما دریغ بدارد. هر توجّه ما به او، توجّه او را به ما دربردارد؛ همان توجّهی که تنها لحظه­ای بر «حُرّ» شد و از فرمانده‌ی لشکر ابن زیاد، آزادمردی رستگار و جاودانه ساخت.
 
 
آیا فراموش کرده‌ایم که «او» زنده است و نظاره‌گر ما؟
 
او در کوچه‎ها و بازارهای ما رفت و آمد دارد. چه بسیار که او را می‌بینیم؛ امّا نمی‌شناسیم! بر فرش‌های ما قدم می‌گذارد؛ به تشییع مردگان ما می‌آید؛ سخن ما را می‌شنود و اعمال ما را می‌بیند و سلام‌مان را پاسخ می‌گوید.
 
 
 
بیایید به وظایمان نسبت به «او» بیشتر عمل کنیم.
 
به عنوان پدر معنوی خویش، از او یاری و استعانت بجوییم تا گره‌های زندگی ما به دست با کفایت آن پدر پُر مهر باز گردد و بدانیم که او نیز گرهی در زندگی خویش دارد که باز شدنش به دست او نیست؛ به دست خداست و اراده و خواستِ دعاییِ من و تو؛ همان گره غیبتی که به دست ما انسان‌ها زده شده است که اگر باز شود، فرج او و ما با ظهور پُربرکتش به دست آمدنی است و سعادت و رستگاری، قلّه‌ای فتح شدنی.
 
پس آن گونه باشیم که او دوست دارد و با توجّه به او استدعای ظهورش از خدا به همراه پارسایی و دین‌داری، زمینه‌ی ظهورش را فراهم سازیم و از خدمت‌گزارانش باشیم تا لبخند رضایتی بر لبانش بنشانیم و مشمول دعای خیر حضرتش گردیم که نتیجه‎اش سعادت حقیقی و رستگاری جاودانه‌ی ماست.
 
پروردگارا! ظهور مصلح موعود – همو که تمامی فرستادگان پیشینت نوید آمدنش را داده‌اند – نزدیک بفرما و ما را از رهروان و یاران حضرتش قرار ده. طعم خوشبختی و سعادتمندی را بر ما بچشان و جان خسته‌مان را با آمدنش حیاتی جاودان ببخشای. ای مهربان‌ترین مهربانان.

مسیر سعادت و رستگاری...

آن گاه که آدمی را تازیانه‌های ستم و ظلم به درد آوَرَد و جور و طغیان زمانه خسته و ناتوان سازد و فساد و انحراف حاکم بر جامعه، آبرو و حیثیّت او را بَرد، با قلبی پُراشتیاق و چشمانی در انتظار، هدایتگر عصرش، منجی عالم بشریّت را خواهد خواند و با استغاثه و سر دادن آه و ناله‌های سوزان و ...، ظهور هر چه زودتر «مُصلح» را درخواست خواهد کرد.
 
هرگاه انسانی مؤمن متوجّه مظاهر کفر و نفاق شود و دست به دست دادن و هم پیمان شدن ستمگران را برای پای‌مال کردن حقوق و احکام خدا ببیند و فضای پراختناق و وحشتی که مؤمنان مخلص و پاک در آن به سر می‌برند، او را ناراحت کند، در آن صورت است که به خدا پناه می‌آورد و از او درخواست می‌کند که هر چه زودتر امید انسانیّت و سرپرست بر حقّ و پیشوای آسمانیِ دوران، ظهور کند.
 
گاه این استغاثه به شکل دعایی تجلّی می‌کند که به وسیله‌ی آن، بنده‌ی باایمان به سوی خدای حکیم خود رو می‌آورد تا با آشکار ساختن منجی موعود و آیین حقّ و عدل خود، به وعده‌ی خویش جامه‌‌ی عمل بپوشاند.
 
همچنانکه منتظران موسی برای فرج منجی در آستان الهی دعا کردند و خداوند عطوف، با اجابت خواسته‌ی آنان ظهور منجی عصرشان - موسی - را برای گشایش مشکلات‌شان پیش انداخت.
 
سلطه‌ی زشتی بر زیبایی و غلبه‌ی ناحق بر حق با رجعت منجی، ابطال می‌شود و مجدّداً تسلّط نور بر ظلمت و غلبه‌ی راستی بر کژی تأمین می‌گردد. این خوش‌بینی در پایان یک سلسله مرارت‌ها و سختی‌ها قرار گرفته و به تلخی‌ها و سوزها و ناکامی‌ها و یأس‌ها پایان می‌بخشد.
 
تا حصول این آزادی، نباید دست بر دست گذاشت و ناراستی و کژی را گستاخ کرد تا بر راستی و درستی چیره شود. هر کسی در حدود ممکنات و توانایی خویشتن، به ستیزه و مقابله در برابر ناپاکی مأمور است.
 
کافی است به «او» توجه کنیم و هم از «او» بخواهیم.
 
تنها شرط وصل، خواست ماست.
 
پس اینک برماست که:
 
دل بدو بسپاریم.
 
محبّتش را در دل ارج نهیم.
 
راه ارتباط با وی را- که توجّه درونی و خدمت گزاری در راه اوست- آغاز کنیم.
 
هم چون یکی از اعضای خانواده‌ی خویش با او اُنس گیریم؛
 
پیوسته به یادش باشیم؛
 
هر صبح و شام بر او سلام کنیم؛
 
به خاطر سلامتی و رفع بلا از وجود نازنینش صدقه دهیم؛
 
اعمال مستحبّی و کارهای نیک را به نیابت از او انجام دهیم؛
 
برای زندگی روزمره و رستگاری در آن از او یاری جوییم؛ ...
 
زیرا او باب خداست در میان مردم.
 
خوشا به حال منتظرانش!
 
خوشا به حال دعاگویان برای سلامتی و ظهور او در عصر غیبت!
منبع :پایگاه علمی و فرهنگی محمد (ص)
 

شکر نعمت هدایتگر عصر...

شکر، به معنای درک احسان و سپس اظهار آن است[1]. یعنی برای شکر یک نعمت، ابتدا باید آن را به عنوان لطف و احسان قبول داشت.
وجود هدایتگر الهی، نعمت بزرگ خدا بر مخلوقات است. تا زمانی که درک نکنیم هدایتگر زمان، نعمت خداوند است بر بندگانش، نمی‌توانیم شکر ایشان را به جای آوریم. پس مرحله‌ی نخست در شکر قلبی از امام زمان، این است که ایشان را به عنوان نعمت بزرگ الهی بر بندگان بدانیم.
خداوند درباره‌ی تمامی نعمت‌هایی که به بندگانش عطا فرموده، از ایشان سوال می‌کند که آن را چگونه و در چه راهی استفاده کرده‌اند؟ هرقدر نعمتِ عطا شده، ارزشمندتر باشد، حسابرسی درباره‌ی آن حساس‌تر و سخت‌تر می‌شود. نعمت وجود هدایتگر از چنان جایگاه ویژه‌ای برخوردار است که خداوند در قرآن کریم درباره‌اش چنین هشدار داده:

"سپس در آن روز بیشک، از این نعمت بازخواست می‌شوید[2]"

امام صادق  - ششمین مبیّن قرآن، پس از رسول خدا - در تفسیر این آیه‌ فرموده‌اند:

"آن نعمتی که خدا مردم را درباره‌اش بازخواست می‌کند، ما اهل بیت هستیم[3]."

در آیه ی دیگری از قرآن، خداوند می‌فرماید:

"آیا به کسانی که نعمت خدا را به کفر تبدیل کردند، ننگریستی؟[4]"

امیر مؤمنان در تفسیر آیه‌ی فوق چنین فرموده‌اند:

"آن نعمتی که خداوند بر بندگانش ارزانی داشته، ما [هدایتگران الهی] هستیم...

آری! آن نعمت عظیمی که خداوند درباره‌اش بازخواست می‌کند و کفرانش نکبت به همراه می‌آورد، جانشینان خدا و هدایتگران الهی هستند. و هر نعمت دیگری هم که رزق ما شده، به برکت وجود آنهاست.

"خدا به سبب آنها باران را فرو می‌فرستد ... به واسطه‌ی آنهاست که خدا ناراحتیها را دفع می‌کند و گرفتاریها را از بین می‌برد. خدا به سبب آنها ما را از خواری و پستی بیرون می‌آورد و گرفتاریهایی را که در آن فرو رفته‌ایم، برطرف می‌نماید[6]".

اولین نعمتی که نصیب مخلوق می‌شود، نعمت حیات است. ما این نعمت را هم مدیون رسول خدا و خاندان پاکش هستیم. در واقع حیات همه‌ی مخلوقات، به واسطه‌ی وجود اهل بیت علیهم السلام است. چراکه خداوند، خود فرموده اگر رسول خاتم و جانشین ایشان - امیر مؤمنان -نبودند، آسمان و زمین را و آنچه در آن‌هاست خلق نمی‌فرمود[7] .

پذیرش چنین معرفتی نسبت به امام زمان سبب می‌شود وجودمان از حبِّ این پدر مهربان لبریز گردد و قلب‌مان نسبت به ایشان خاضع شود. پس برای این نعمت بزرگ خدا که سرچشمه‌ی هر خیری است و حیات ما به اوست، قلباً احترام قایل می‌شویم؛ او را ولی نعمت خود می‌دانیم؛ کراراً حقوقی را که بر گردن ما دارند متذکر می‌شویم. این، همان شکر قلبی از امام زمان است.

چگونه حجت خدا را یاری کنیم...؟

نصرت خدا و جانشینانش، راه‌های متعددی دارد و در شرایط مختلف، روش‌های متفاوتی را می‌طلبد. می‌توان ایشان را با قلب، با زبان، و یا با عمل یاری نمود.
نخستین و مهم‌ترین راه نصرت حجت خدا، یاری رساندن با قلب است. برای این منظور انسان باید هدایتگر عصرش را بشناسد، در درون خود به فضائل و کمالات او معترف باشد، فرمانش را گردن نهد و عزم و اراده‌ی قلبی بر نصرتش داشته باشد.
شکر قلبی از جانشین خدا ، محبت داشتن به او ، یاد کردن از او ، او را بر خود و خانواده‌ی خود اولویت دادن ، ... از جمله مصادیق نصرت قلبیِ حجت خداست.
یکی دیگر از انواع نصرت جانشین خدا، یاری با زبان است. بسیار اتفاق می‌افتد که آدمی می‌تواند با بیان کلامی، هدایتگر زنده‌ی زمان را به دیگران معرفی نماید، در برابر شبهه‌های شیطان از ایشان دفاع کند و سبب هدایت عده‌ای گردد.
دفاع زبانی از هدایتگر عصر و رفع شبهات درباره‌ی او، معرفی هدایتگر زمان به دیگران، دعا برای سلامتی‌اش، ... از جمله کارهایی هستند که نصرت زبانی حجت خدا محسوب می‌شوند.
نصرت عملی  نیز همان‌طور که از نامش پیداست، روش‌هایی را در بر می‌گیرد که انسان، با جان و مال خود در وادی عمل به یاری حجت خدا می‌پردازد. مثلا او را در جهاد همراهی می‌کند، مالش را در راه احیای امر خدا خرج می‌کند، گرفتاری بندگان خدا را برطرف می‌سازد، آنان که هدایتگر عصر خویش را فراموش کرده‌اند، هدایت می‌کند، جامعه‌ای منتظر و آماده برای ظهور منجی می‌سازد و ... .
  آن که خدا را یاری کند، خدا خود یاریگرش خواهد بود.
این وعده‌ی صادق الهی است که از زبان رسول خدا به گوش عالمیان رسیده است:

"إِن تَنصُرُوا اللَّهَ یَنصُرْکُمْ[11]"

اگر خدا را یاری کنید، یاری‌تان میکند...

اکسیر محبت...

خداوند چنین امر فرموده که مردم، حجت‌های الهی را بر خود و خانواده‌ی خود، مقدم بدارند[1] .

چنین حالتی ممکن نخواهد بود، مگر هنگامی که محبت پیامبر و خاندان و جانشینان پاکش عمیقا در دل و جان ما جای گرفته باشد. چراکه تحقّق این امر، از روی اجبار و وظیفه، میسّر نمی‌شود. اگر حجت خدا از فرزندان و خانواده‌‌مان عزیزتر و محبوب‌تر نباشد، چگونه بر ایشان مقدم داشته می‌شود؟ آیا کسی که محبّ امام زمانش نباشد، می‌تواند مال و جان و خانواده‌ی خویش را بیدریغ، در راه نصرت او نثار کند؟    

رسول اکرم می‌فرمایند:

"هیچ بنده‌ای به ایمان دست نیابد مگر اینکه من نزد او از خودش محبوب‌تر باشم، و خانواده‌ام از خانواده‌اش نزد او محبوب‌تر باشند[2]."

پس شاه کلید برای اولی دانستن امام زمان بر خود و خانواده‌مان، محبت  است! محبت، اکسیری است که بندِ تعلقات به غیر را می‌رهاند و ارادت، ایثار، ایمان و یقین به همراه می‌آورد.

اگر محبت به هدایتگر زمان، آن قدر عمیق و پاک شود که ایشان را بر همه ترجیح دهیم، آن هنگام که دست به دعا بلند می‌کنیم، نخست برای محبوب خویش، امام عصر، دعا خواهیم کرد.

اگر دلداده‌ی امام زمان شویم، آن هنگام که قصد می‌کنیم برای رفع بلا از عزیزان‌مان صدقه دهیم، نخست برای سلامتی عزیزترین‌مان، حضرت مهدی صدقه پرداخت می‌کنیم.  

اگر حجت خدا اولی بر همه چیزمان قرار گرفت، گام‌های زندگیمان را آنگونه بر خواهیم داشت که مطمین باشیم مورد تایید ایشان است. امور مربوط به تحصیل، شغل، ازدواج، خانواده و ...، همه و همه را به گونه‌ای انجام می‌دهیم که رضایت ایشان را - که همان عقلانیت و رضایت خداست -، به همراه داشته باشد.

اگر عزیز خدا، محبوب‌تر از خود و خانواده‌مان شود، به فرزندان‌مان همچون سید ابن طاووس وصیت خواهیم کرد:

"هنگامی که نمازهای حاجت را به جای می‌آوری، حوایج آن بزرگوار (امام زمان) را بر خواسته‌های خود مقدم ساز و صدقه دادن از سوی آن جناب را پیش از صدقه دادن از سوی خودت و عزیزانت قرار ده، و دعا برای آن حضرت را بر دعا کردن برای خودت مقدم بدار، و نیز در هر کار خیری که مایه وفای به حق آن حضرت است آن بزرگوار را بر خود پیش بینداز، که این کارها سبب می‌شود او به سوی تو توجه فرماید و به تو احسان نماید[3]."

نجوای خورشید،دعایی از هدایتگر عصرمان...

«خدایا بیماران اسلام (آنها که در فرمان‌بَری از تو تسلیم هستند) را سلامت و آسایش عنایت فرما، بر درگذشتگان آنها رحمت و مهر جاری کن. پیران ما را وقار و متانت بخش و جوانان‌مان را توبه و انابت؛ زنان‌مان را حیا و عفت بخش، ثروتمندان ما را تواضع و گشاده دستی ده و فقیران ما را صبر و قناعت؛ به سپاهیان ما فتح و پیروزی عنایت کن و به اسیران‌مان آزادی و آسودگی. به اُمرا و فرمانداران‌مان عدالت و مهربانی عطا کن و به زیردستان ما انصاف و نکورفتاری».[2]

و آنگاه است که ملائک دسته دسته خوشه‌های اجابت از گل بوته‌ی دعایش می‌چینند.
سینه‌اَش لبریز از خوبی‌هاست و به وسعت همه وجود. او نکویی و سعادت را برای همه می‌خواهد. باز هم نسیم دعا از لبانش ترنم می‌کند:
«خدایا توفیق اطاعت از تو و دوری از گناه‌مان ده، نیت‌هامان را صادق دار و حرمتها را به ما بشناسان. به هدایت رهنمون‌مان باش و در راهش پایدارمان دار. زبان‌مان را به سخن درست و حکیمانه گویادار و قلب‌مان را از علم و معرفت لبریز کن، شکم‌هامان را از حرام و شِبه حرام پاک دار، دست‌هامان را از ظلم و بدکاری باز دار، چشم‌هامان را از زشت کاری و خیانت بر بند و گوش‌هامان را از بیهودگی و غیبت بسته دار».[3]

مدافع حریم...

شاید برای بعضی از ما این اتفاق افتاده باشد که برای مشکلات زندگی روزانه(مانند خرید و فروش خانه)، گرفتار شیّادانی شده باشیم که رهایی از دست آن‌ها آسان نباشد.
اگر کسی از دوستان ما یافت شود و ما را در آن موقعیّت تنها نگذارد؛به مددمان بشتابد و با ما همراه شود تا به حق خود برسیم،عمری ممنون او خواهیم بود. هرگز او را از یاد نمی‌بریم و همیشه دعاگوی او هستیم. از ته دل خدا را شکر‌ می‌گوییم که آن دوست را به کمک ما رساند؛ چرا که اگر آن دوست نبود، شاید به این زودی به حق خود نمی‌رسیدیم.
اکنون لحظاتی را درنگ کنیم و به یاد بیاوریم که امام عصر علیه السلام می‌فرمایند:
«انّا غیر مهملین لمراعاتکم و لاناسین لذکر کم»
ما هرگز در رعایت حال شما کوتاهی و اهمال نمی‌کنیم و یاد شما را از خاطر نمی‌بریم.
ما آنقدر فراموشکاریم که یادمان‌ می‌رود امام زمان همان امامی است که ما را از یاد نمی برد. او از ما دفاع‌ می‌کند، وبلا‌ها را از ما دور‌ می‌سازد.
چرا ما مدافع حریم او و بلاگردان او نباشیم؟
با درنگی کوتاه در این سخن بلند از آن امام مهربان و دلسوز، جا دارد که شرمنده شویم و عرضه بداریم:
بارالها، ما را ببخش که با چنان امام مهربانی، این‌گونه رفتار‌ می‌کنیم.
بارالها، از این که هدایتگرزمان خود را فراموش‌ می‌کنیم، ما را ببخش.

بیایید او را یاری کنیم...

دوستان گرامی اگر برای نیمه ی شعبان برنامه ای دارین و هدیه ای برای میلاد پدر مهربونمون در نظر گرفتین یا تدارکاتی دیدین،ما را نیز در جریان بگذارید...

پارسال ی اشاراتی ب کارایی هم ک میشه انجام داد داشتم و دوباره پیستش میکنم همینجا...;-)


ما همه ساله واسه نیمه ی شعبان سعی میکنیم ی برنامه ای داشته باشیم ک هم تلنگری برای خودمون باشه ...هم رضایت مهدی فاطمه (عج) رو بدست بیاریم ...هم مردم رو با ایشون بیشتر آشنا کنیم...

حالا هرکی بسته ب استعداد و توانش ی فعالیتیو انجام میده...

از شما میخواستم ک اگه برای این روز یا قبل اون، برنامه یا طرح خاصی دارین اینجا بگین ک ان شاالله از نظراتو پیشنهادات هم استفاده کنیم...

حالا اگه بروشور یا تراکتی هم در مورد نیمه ی شعبان دارین در صورت تمایل برای منم بفرستید...

یا ی اکیپ از بچه ها ی سری بروشور میبردن تو بیمارستانها و آسایشگاهها و یا تو مترو بین مردم پخش میکردن و ی توضیحاتی هم در مورد امام زمان و مطالب موجود در بروشور میدادن...

بضیا یه تاتر درین مورد تو سالنها یا جشنهای مختلف اجرا میکردن...همینا دیگه...

فرازی از دعای ندبه...

"خداوندا! یاری‌مان فرما تا حقوق آن حضرت را در محضر مقدسش ادا کنیم"
حقوق آن بزرگوار به گردن ما از یک طرف، و بی توجهی ما به آن عزیز از یاد رفته از طرف دیگر، عرق شرم را بر چهره‌هامان نشانده است.

در روزگار تراکم اشتغالات روزمره دنیوی، گاهی این حقیقت از یاد می‌رود که ما، بر سر سفره احسان مهدی علیه السلام نشسته‌ایم، و از یاد می‌بریم که میزبانِ گرامیِ ما، این حقّ را به گردن ما دارد که به یاد او باشیم؛ که یاد او خود، گره‌گشای مشکلات ما، در دنیا و آخرت است.

در نظر بگیریم که بر سر سفره بزرگواری نشسته‌ایم، و همواره نمک خورده و نمکدان شکسته‌ایم. در این حال، آیا روی نگاه کردن به آن بزرگوار را داریم؟

از سوی دیگر، می‌دانیم که او شاهد و ناظر اعمال ماست، و با وجود این همه غفلت و بی حرمتی، او عنایتش را به ما، دم به دم افزون می‌سازد.

در چنین شرایطی، شرمنده از کارنامه سیاه خود، بر در خانه آن بزرگ‌زاده می‌رویم، و به همان زبانی با حضرتش سخن می‌گوییم که روزی حرّ با هدایتگر عصرش - امام حسین علیه السلام - سخن گفت. یعنی به زبانِ شرمندگی و عرض پوزش، و به قصدِ تجدید نظر در زندگیِ روزمره خودمان، که از روح و معنویت تهی شده است.

یقین داریم که آن بزرگِ بزرگوار، که آیتی از کرامتِ خدای کریم و حجتی از مهربانی ‌آفریدگار مهربان است، همه پناه آورندگان را به پیشگاه خود می‌پذیرد.

با کلامی از زیارت روز جمعه خطاب به حضرتش عرض می‌کنیم:

"و شما ـ ای مولای من ـ بزرگ و فرزند بزرگان هستید؛ و خدا به شما امر فرموده که مهمان و پناهنده را به پیشگاه خود بپذیرید. و من، مهمان شما هستم و به درگاه شما پناه آورده ام. پس مرا مهمان کنید و پناه دهید."
منبع:پایگاه علمی فرهنگی محمد(ص)

عیدتان مبارک...

  به امر رب خود لبیک گوییم
   به همراه ملائک جمله گوییم
   سلام و رحمت حق بر محمد
   اللهم صل علی محمد و آل محمد...
مبعث رسول گرامی اسلام صل الله علیه و آله بر همه ی شیعیان مبارک...
 گر فکر رهایی ز غم و راه نجاتی
   در این شب پر فیض تو خواهی ثمراتی
   باید که به کوری دو چشمان حسودان
   بر احمد و آلش بفرستی صلواتی
   اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم...
  

کتابنامه...

سلام
این یه نظر سنجیه
یه معرفی نامه
شایدم یه کار فرهنگی
بیایم اسم همه ی کتابهای خوبی که خوندیم و حس میکنیم باید که خونده بشن نام ببریم....

در هر زمینه ای

تاریخی
ادبی
سیاسی
طبی
فلسفی
مذهبی
و...

نویسنده های خوب
انتشارات خوب
مجموعه های خوب...

بیاید یه همتی بکنیم و همدیگر رو کمک کنیم برای رشد...
زمان نمایشگاه،نزدیکه...

بعدا نوشت: یه توضیح مختصری راجع به کتاب و موضوع کتاب هم گفته بشه خیلی خوبه..در حد دو خط :)
……………………
مطلب بالا از وبلاگ میثاق ک در لینکهام هستش کپی شده...
ب نظرم پست جالبی بود ک میتونه مفید باشه برای هر شخصی...
بعضی از کتابها ، کتابچه های جیبی ،تلنگرانه های زیبایی ب ما زدند  و تاثیر بسزایی در تغییرات مثبت ما داشتند ک معرفی اونها ب بقیه هم میتونه خالی از لطف نباشه...
هم اکنون نیازمند معرفی کتابهای سبزتان هستیم...

رفع وسوسه های شیطان...

روایات میگویند:

از نشانه های مومن ادا کردن ذکر بسم الله الرحمن الرحیم با صدای بلند است...

برای انجام هر کاری ک لحظه ب لحظه برایمان صورت میگیرد ذکر بسم الله الرحمن الرحیم را بگویید و ب خدا توکل کنید تا خداوند در آن امر ، مارا ب حال خودمان وانگذارد...

امام حسن (ع)پیرامون فضیلت بسم الله میفرمایند:

وقتی بنده ذکر بسم الله را میگوید خدا میفرماید:کار خود را با نام من آغاز کرده و این حق بر من است ک کارهایش را ب اتمام برسانم و در حالاتش ب او برکت دهم...

برای مصون ماندن از شر شیطان و برخی از مردم، در صبحگاه بسم الله بگویید و سوره ی توحید را بخوانید...

اگر کاری ک انسان مشغولش شد ناراحتش کند،پس خالصانه برای خدا و در حالی ک رو ب سوی او نموده بسم الله بگوید،یا ب حاجتش در دنیا دست میابد یا اینکه آن ذکر نزد پروردگارش برایش ب حساب می آید و نزد وی ذخیره میگردد...و آنچه نزد خداست ،بهتر است برای مومنان...

استدراج...

امام علی علیه السلام:

هر گاه دیدی خداوند نعمتش را در کنار گناهان تو،پی در پی برایت میفرستد، بدانکه این استدراجی است برای تو(ک میخواهد تدریجا تو را ب عذاب نزدیک کرده و ناگهان تو را برگیرد)

غررالحکم باب استدراج

یا حضرت زینب سلام الله علیها!
تو کوه صبر باشی و من نگاهم به بی صبرانی باشد که ادعای اسوه بودن دارند!؟
تو فرمانبردار امام خویش باشی و من غافل از امام حاضر و حیّ خود باشم؟
یاری‌ام کن!
کمکم کن تا تو را الگوی زیستنم بدارم و بدانم
یاری‌ام کن تا چنان باشم که با امام خویش بودی...
…………………………
وفات حضرت زینب(س) را ب خدمت امام زمان عج الله و دوستداران آن حضرت تسلیت عرض میکنم...

عید میلاد مبارک...

حضرت امیرالمؤمنین (علیه‏السلام) فرمودند:
اى مردم! به خدا سوگند من هرگز شما را به هیچ طاعتى فرا نمی ‏خوانم مگر آن که خود بر شما در عمل به آن. پیشى مى‏جویم و از هیچ گناهى بازتان نمی ‏دارم و نهى نمى‏کنم مگر آن که پیش از شما، خود را از عمل به آن باز می‏دارم.
نهج البلاغه، خطبه173
………………………
روز محشر وقت پرسیدن ز من رب جلی 
گفت : تو غرق گناهی ؟ گفتمش یارب بلی
گفت پس آتش نمی گیرد چرا جسم و تنت ؟
گفتمش چون حک نمودم روی قلبم " یا علی " 
:'(
…………………………………
میلاد با سعادت
مولود کعبه ، مولی الموحدین ،امیرالمومنین، امام علی (ع)
محضر امام عصر و الزمان، امام الانس و الجان حجت ابن الحسن العسکری حضرت مهدی عجل الله تعالی
فرج و تمام عاشقان حضرت تبریک وتهنیت باد...
......
روح پدران آسمانی هم شاد و یادشون گرامی;-)

السلام علیک یا جوادالائمه(ع)

میلاد امام جواد علیه السلام رو ب خدمت پدر بزرگوارشون امام رضا علیه السلام،امام زمانمون و همه ی دوستارانشون تبریک میگم...

التماس دعا...

الهی ربی من لی غیرک...

خدایا...

بابت هر شبی که بی شکر سر بر بالین گذاشتم .
بابت هر صبحی که بی سلام به تو آغاز کردم .
بابت لحظات شادی که به یادت نبودم .
بابت هر گره ای که به دست تو باز شد و من به شانس نسبتش دادم .
بابت هر گره ای که به دستم کور شد و تو را مقصر دانستم ...
مرا ببخش ...
:'(

حالم اصلا خوب نیس...

ابری ام، بارانی ام، حال و هوایم خوب نیست...
چشم سر، خیس است امّا چشم دل ، مرطوب نیست...
آفت عصیان به جان نخل دل افتاده است...
علتش این است اگر محصول ها مرغوب نیست...
سود بازار عمل از عُرف هم کمتر شده...
ای دریغ ، اوضاع کار و بار من مطلوب نیست...
*اللهم عجل لولیک الفرج*

این الرجبیون...؟

حلول ماه رجب و میلاد امام محمد باقر علیه السلام رو 

ب خدمت همه ی دوستان گرامی تبریک میگم و

 التماس دعا دارم از همه;-)

...در صورت تمایل پست سی ام فروردین۹۴ رو ک در مورد ماه رجب هست هم مطالعه کنید...

…………………………………

یا مَنْ اَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْرٍ

ای که برای هر خیری به او امید دارم

وَآمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ کُلِّ شَرٍّ

و از خشمش در هر شری ایمنی جویم

یا مَنْ یُعْطِی الْکَثیرَ بِالْقَلیلِ

ای که می دهد (عطای ) بسیار در برابر (طاعت ) اندک

یا مَنْ یُعْطی مَنْ سَئَلَهُ

ای که عطا کنی به هرکه از تو خواهد

یا مَنْ یُعْطی مَنْ لَمْ یَسْئَلْهُ

ای که عطا کنی به کسی که از تو نخواهد

وَمَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ

و نه تو را بشناسد

تَحَنُّناً مِنْهُ وَرَحْمَهً

از روی نعمت بخشی و مهرورزی

اَعْطِنی بِمَسْئَلَتی اِیّاکَ

عطا کن به من به خاطر درخواستی که از تو کردم

جَمیعَ خَیْرِ الدُّنْیا وَجَمیعَ خَیْرِ الاْخِرَهِ

همه خوبی دنیا و همه خوبی و خیر آخرت را

وَاصْرِفْ عَنّی بِمَسْئَلَتی

و بگردان از من به خاطر همان درخواستی که از تو کردم

اِیّاکَ جَمیعَ شَرِّ الدُّنْیا وَشَرِّ الاْخِرَهِ

همه شر دنیا و شر آخرت را

فَاِنَّهُ غَیْرُ مَنْقُوصٍ ما اَعْطَیْتَ

زیرا آنچه تو دهی چیزی کم ندارد (یا کم نیاید) و

وَزِدْنی مِنْ فَضْلِکَ یا کَریمُ

بیفزا بر من از فضلت ای بزرگوار

یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْکْرامِ

ای صاحب جلالت و بزرگواری

یا ذَاالنَّعْماَّءِ وَالْجُودِ

ای صاحب نعمت و جود

یا ذَاالْمَنِّ وَالطَّوْلِ حَرِّمْ شَیْبَتی عَلَی النّارِ

ای صاحب بخشش و عطا حرام کن محاسنم را بر آتش دوزخ

گهگاه...

خاطرات خیلی عجیبد...

گاهی اوقات...

میخندیم ب روزهایی ک گریه میکردیم...

گاهی اوقات...

گریه میکنیم ب روزهایی ک میخندیدیم...