نجوای خورشید،دعایی از هدایتگر عصرمان...

«خدایا بیماران اسلام (آنها که در فرمان‌بَری از تو تسلیم هستند) را سلامت و آسایش عنایت فرما، بر درگذشتگان آنها رحمت و مهر جاری کن. پیران ما را وقار و متانت بخش و جوانان‌مان را توبه و انابت؛ زنان‌مان را حیا و عفت بخش، ثروتمندان ما را تواضع و گشاده دستی ده و فقیران ما را صبر و قناعت؛ به سپاهیان ما فتح و پیروزی عنایت کن و به اسیران‌مان آزادی و آسودگی. به اُمرا و فرمانداران‌مان عدالت و مهربانی عطا کن و به زیردستان ما انصاف و نکورفتاری».[2]

و آنگاه است که ملائک دسته دسته خوشه‌های اجابت از گل بوته‌ی دعایش می‌چینند.
سینه‌اَش لبریز از خوبی‌هاست و به وسعت همه وجود. او نکویی و سعادت را برای همه می‌خواهد. باز هم نسیم دعا از لبانش ترنم می‌کند:
«خدایا توفیق اطاعت از تو و دوری از گناه‌مان ده، نیت‌هامان را صادق دار و حرمتها را به ما بشناسان. به هدایت رهنمون‌مان باش و در راهش پایدارمان دار. زبان‌مان را به سخن درست و حکیمانه گویادار و قلب‌مان را از علم و معرفت لبریز کن، شکم‌هامان را از حرام و شِبه حرام پاک دار، دست‌هامان را از ظلم و بدکاری باز دار، چشم‌هامان را از زشت کاری و خیانت بر بند و گوش‌هامان را از بیهودگی و غیبت بسته دار».[3]