مهربانی

مهر در پایان است

نکند مهر تو با تقویم است؟؟؟

من ز تقویم دلت باخبرم

همه ماهش مهر است

همه روزش احساس

زنده باشی ای دوست

مهر تو افزون باد

یا ارحم الراحمین...


الهی

با خاطری خسته، دلی به تو بسته،

دست از غیر تو شسته، و در انتظار رحمتت نشسته ام

میدهی،کریمی..نمیدهی،حکیمی..میخوانی،شاکرم..میرانی،صابرم

الهی احوالم چنان است که می دانی و اعمالم چنین است که می بینی!

نه پای گریز دارم و نه زبان ستیز

الهی،

مشتِ خاکی را چه شاید و از او چه بر آید و با او چه باید؟

دستم بگیر یا ارحم الراحمین...

آسمون ابریه ...

همیشه گریه نشانه ی ضعف نیست!

 گاهی نشانه ی یک بخشش است-

گاهی یک فداکاری

گاهی یک ظلم و

 گاهی هم نمایانگر عظمت یک عشق

آب حیات

خواهی برسی ب چشمه ی آب حیات

بفرست دمادم ب محمد صلوات

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

رکورد پستها زده شد

چهل پست در مهر 93

دعای روز دوشنبه

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان

اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذى لَمْ یُشْهِدْ اَحَداً حینَ فَطَرَ السَّمواتِ وَ الاَْرْضَ، وَ لاَ اتَّخَذَ
ستایش خاص خدایى است که هیچ کس را گواه نیاورد در آن هنگامى که آسمانها و زمین را آفرید و کمک کارى

مُعیناً حینَ بَرَءَ النَّسَماتِ، لَمْ یُشارَکْ فِى الاِْلهِیَّةِ، وَ لَمْ یُظاهَرْ فِى
براى خود نگرفت در آن هنگامى جنبندگان را پدید آورد در معبودیّت خود شریک ندارد و در یکتایى

الْوَحْدانِیَّةِ، کَلَّتِ الاَْلْسُنُ عَنْ غایَةِ صِفَتِهِ، وَ الْعُقُولُ عَنْ کُنْهِ مَعْرِفَتِهِ،
پشتیبانى نشود زبانها از حد وصفش لال و عقلها از کنه معرفتش عاجز است

وَتَواضَعَتِ الْجَبابِرَةُ لِهَیْبَتِهِ، وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِخَشْیَتِهِ، وَ انْقادَ کُلُّ عَظیم
گردنکشان در برابر هیبتش فروتن و چهره ها از بیم و هراسش خاضع و هر بزرگى در عظمتش

لِعَظَمَتِهِ، فَلَکَ الْحَمْدُ مُتَواتِراً مُتَّسِقاً، وَ مُتَوالِیاً مُسْتَوْسِقاً، وَصَلَواتُهُ عَلى
رام گشته پس خاص توست ستایش پى درپى و منظم، و دنباله دار و درودهاى

رَسُولِهِ اَبَداً، وَ سَلامُهُ دآئِماً سَرْمَداً، اَللّـهُمَّ اجْعَلْ اَوَّلَ یَوْمى هذا
ابدى و تحیّت همیشگى و دائمى تو بر پیامبرت باد خدایا آغاز امروز مرا

صَلاحاً، وَ اَوْسَطَهُ فَلاحاً، وَ آخِرَهُ نَجاحاً، وَاَعُوذُ بِکَ مِنْ یَوْم اَوَّلُهُ فَزَعٌ،
صلاح و وسطش را رستگارى و پایانش را کامروایى قرارده و پناه مى برم به تو از روزى که آغازش ترس

وَ اَوْسَطُهُ جَزَعٌ، وَ آخِرُهُ وَجَعٌ، اَللّـهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ نَذْر نَذَرْتُهُ،
و وسطش بى تابى و پایانش درد و رنج باشد خدایا از تو آمرزش خواهم براى هر نذرى که کرده ام

وَکُلِّ وَعْد وَعَدْتُهُ، وَ کُلِّ عَهْد عاهَدْتُهُ ثُمَّ لَمْ اَفِ بِهِ، وَ اَسْئَلُکَ فى مَظالِمِ
و هر وعده اى که دادم و هر عهدى که بستم ولى به آن وفا نکرده ام و درباره حقوق و مظلمه هایى

عِبادِکَ عِنْدى، فَاَیَّما عَبْد مِنْ عَبیدِکَ اَوْ اَمَة مِنْ اِمآئِکَ، کانَتْ لَهُ قِبَلى
که از بندگانت به گردن دارم درخواست مى کنم که هر بنده اى از بندگانت یا هر کنیزى از کنیزانت که در گردن من

مَظْلِمَةٌ ظَلَمْتُها اِیّاهُ فى نَفْسِهِ، اَوْ فى عِرْضِهِ اَوْ فى مالِهِ، اَوْ فى اَهْلِهِ
حقى دارد و از من ستمى به او رسیده در جانش یا در آبرویش یا در مالش یا در خانواده و

وَوَلَدِهِ،اَوْ غیبَةٌ اغْتَبْتُهُ بِها،اَوْ تَحامُلٌ عَلَیْهِ بِمَیْل اَوْ هَوىً،اَوْ اَنَفَة اَوْ حَمِیَّة،
فرزندش یا غیبتى از او کرده ام یا بارى بر دوشش نهاده ام که سببش خواهش یا هواى نفس

اَوْ رِیآء اَوْ عَصَبِیَّة، غآئِباً کانَ اَوْ شاهِداً، وَ حَیّاً کانَ اَوْ مَیِّتاً، فَقَصُرَتْ
یا خودخواهى یا رشک یا خودنمایى یا تعصّب بیجا بوده چه آن کس غایب باشد چه حاضر، زنده باشد یا مرده، و دست من اکنون

یَدى، وَضاقَ وُسْعى عَنْ رَدِّها اِلَیْهِ، وَ التَّحَلُّلِ مِنْهُ، فَاَسْئَلُکَ یا مَنْ یَمْلِکُ
کوتاه و وسعم نارساست از این که آن حق را به او رد کنم و از او حلالیّت جویم پس از تو مى خواهم اى کسى که مالک

الْحاجاتِ وَ هِىَ مُسْتَجیبَةٌ بِمَشِّیَّتِهِ، وَ مُسْرِعَةٌ اِلى اِرادَتِهِ، اَنْ تُصَلِّىَ
حاجاتى و به خواست تو آنها مستجاب گردد و بسوى اراده ات شتابان شوند (مى خواهم) که درود فرستى

عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَاَنْ تُرْضِیَهُ عَنّى بِما شِئْتَ، وَ تَهَبَ لى مِنْ
بر محمّد و آلش و آن شخص را به آن طور که خواهى از من خشنود گردانى و از

عِنْدِکَ رَحْمَةً، اِنَّهُ لا تَنْقُصُکَ الْمَغْفِرَةُ، وَ لا تَضُرُّکَ الْمَوْهِبَةُ، یا اَرْحَمَ
نزد خود به من رحمتى بخشى زیرا که آمرزش از تو نکاهد و بخشش به تو زیان نرساند اى مهربانترین

الرّاحِمینَ، اَللّـهُمَّ اَوْلِنى فى کُلِّ یَوْمِ اثْنَیْنِ نِعْمَتَیْنِ مِنْکَ ثِنْتَیْنِ، سَعادَةً
مهربانها خدایا به من عطا کن در هر روز دوشنبه دو نعمت از جانب خودت یکى خوشبختى

فى اَوَّلِهِ بِطاعَتِکَ، وَ نِعْمَةً فى آخِرِهِ بِمَغْفِرَتِکَ، یا مَنْ هُوَ الاِْلهُ، وَ لا یَغْفِرُ
در اوّل روز به وسیله فرمانبردارى تو و دیگر نعمتى در آخر روز به آمرزش و مغفرتت اى کسى که تنها معبود ما اوست و گناهان را

الذُّنُوبَ سِواهُ.
جز او کسى نیامرزد

سلام على أرض کربلاء(بوی محرم می آید)

شبی ساکت و دلگیر
خودم بودم و قلبی که ز غم بسته به زنجیر
وهنگام اذان بود که پیچید در آفاق، همه جا نغمه ی تکبیر
نوشتند که هنگام اذان دست به دامان خدا باش
و مشغول دعا باش 
که آن لحظه بود لحظه ی شیرین اجابت
و باز است به درگاه الهی در رحمت
شدم غرق عبادت
دو چشمم پر از اشک شد و روی لبانم همه سوگند
 که یا رب تو رهایم کن از این بند
و گفتم به خدا بین دعایم که دلتنگ اذان حرم کرب و بلایم

همان‌ جا که دل از سوز فراقش شده بی‌تاب
همان‌ جا که زده دست به دامان زمین خوشه ی مهتاب
همان وادی سوز و عطش و درد
همان وادی شرمندگی آب
همان وادی پاک حرم حضرت ارباب
همان‌ جا که زمینش همه نور است حضور است
حماسه است، غرور است پر از شور و شعور است
شرفمند‌تر از وادی طور است
و فرش حرمش از پر حور است
وبر مهدی زهرا همه شب راه عبور است
همان‌جا که حرم خانه ی دل هاست
وعشقش همه در آب و گل ماست
عبادتگه موسی است
دخیل حرمش حضرت عیسی است
زیارتگه زهراست، و زیباست
خدا محو تماشاست
که یک سو حرم شاه، و یک سو حرم حضرت سقاست

مکانی که قدم‌ رنجه نموده است گل یاس
تمامش کند از عشق و احساس
به لبهاش بود ذکر ابالفضل و دریای دو چشمش پر الماس
همان کعبة کوچک کف‌العباس
 مکانی که در آن عشق زند موج لبانت
همان‌ جا که زند پر دل من هر دم و هر شب
همان‌ جا که به خاکش همه جا هست
نشان از قدم محترم حضرت زینب
همان خاک که بدر و احد و خندق و احزاب و حنین است
همان جان که زمین معرکه ی عشق حسین است
خیابان بهشتی که معروف به بین‌الحرمین است
دوباره به سما رفت شررهای دعایم
وگفتم به خدایم که دلتنگ اذان حرم کرببلایم

منو اینهمه خوشبختی محاله....

دیشب بعد مدتها ایرانسل اس ام اس ارسال نمودن ک موشدرک گرامی تبریک...!!!

منو میگی...

ته حرفش این بود ک هزاااااااااااااااااااااار ریال پیامک درون شبکه ی هفت روزه برنده شدی....

واقعا روشون شد این پیامو بفرستن...

تازه دلشون میخواد ی مهمونی هم بگیری دعوتشون کنی....

ای بابا...

جان مادرت زهرا...

گوشه ای ازین دنیا

مرد خسته ای تنها

میزند صدا مارا

کیست؟ مهدی زهرا

جرعه جرعه مینوشد

غصه های غیبت را

کوچه کوچه میگردد

او دیار غربت را

راه مادرش پوید

یار باوفا جوید

"اکثر الدعا"گوید

مانده یکه و تنها

شیعیان او خواب و

رهرو ره باطل

جمله اهل دنیایند

غافل از غم مولا

صاحب الزمان برگرد

دیگر از دل صحرا

جان مادرت زهرا

جان زینب کبری...

نوشته شده از کتاب هستی فدای مهدی

ی روز...

در زندگی هر آدمی...
از ی روز٬
از ی جا٬ از ی نفر ب بعد٬ دیگر هیچی مثه قبل نیست....
ن روزها٬ ن رنگ‌ها٬ ن خیابان‌ها...
ان شاالله ک بعد اون روز هر شخصی ...
پر باشه از رنگ خدا ...مملو از معرفت... و سرشار از مهربونی ...

همسران...

در حقیقت همه ی ما چهار همسر داریم:

همسرچهارم که بدن ماست!

مهم نیست چقدر زمان و پول صرف زیبا کردن او بکنیم وقت مرگ اول از همه او تو را ترک میکند

همسر سوم دارایی ماست!

هرچقدر هم برایت عزیز باشد، وقتی بمیری به دست دیگران خواهد افتاد

همسر دوم خانواده و دوستان ما هستند!

هر چقدر هم صمیمی و عزیز باشند وقت مردن نهایتا تا سر مزارت کنارت خواهند بود.

همسر اول که روح ماست...

غالبا به آن بی توجهیم و تمام وقت خود را صرف تن و پول و دوست می کنیم

او ضامن توانمندی های ماست اما ما، ضعیف و درمانده رهایش کرده ایم

تا روزی که قرار است همراه ما باشد،

 اما آن روز دیگر هیچ قدرت و  توانی برایش باقی نمانده است...

کپی

سلام بر صاحب غدیر...

...سلام بر غدیر و سلام بر صاحب غدیر...

سلام بر تو ای علی، ای تجلی‏گاه صفات الهی، ای شگفتی آفرینش.

دست‏های مهربان و پر صلابت توست که آسمان را برپا داشته است.

خلقت به حضور حجّت است که می‏گردد.

زمین اگر ماندن را تاب آورده است، به امید آمدن فرزند خلف توست.

غدیری که به یمن وجود تو جاری شد،

هنوز و تا همیشه تاریخ، می‏جوشد و پیش می‏رود و به زلالیِ خود تاریکی همه فتنه‏ ها و غفلت‏ها را از چهره امّت اسلامی می‏شوید.

ولایت تو یا علی ریسمان نجات ماست.

ما را دریاب که سینه‏ مان از عشق تو لبریز است و خونمان به دوستی تو در رگ‏ها می‏چرخد،

...یا علی...

علمداران غدیر


غدیر تنها نام یک چشمه نیست، آب زلالی است که به هر زمین و کویری برسد آبادش می‌کند. آب گوارایی است که هر تشنه حقیقتی را سیراب معارف خود می‌کند.

غدیر سنگِ اکمال بنای دین و خداپرستی است.  غدیر بهترین کلاس درس برای بشریت و بالاترین آموزه است که اگر پیامبر آن را ابلاغ نمی‌نمود، رسالتش ناتمام می‌ماند. غدیر مُهر خاتمه رسالت و نقطه مطلوب و نتیجه کار همه رسولان و پیامبران است. غدیر بهترین عید، و روز برتری بالاترین ارزش‌ها و فضیلت‌هاست. غدیرخم، تنها یک برکه‌ی کوچک نیست، دوراهی سرنوشت است. بزرگراه ولایت و ولایتمداری است. قرار گرفتن در ولایت خدا، و حرکت حول محور ولایت الهی است.

غدیرخم حلقه اتصال زمین و آسمان است. ریسمان محکم خداست که به سوی بشریت فرستاده تا با تمسک به آن راه سعادت را طی کنند. افتتاح و نشان دادن راهی است که اگر همگان بدان متمسک می‌شدند نظام کنونی جهان شکل دیگری پیدا می نمود.

فرهنگ غدیر، فرهنگ برتری ارزشهاست. فرهنگ برتری تقوا،ایمان، علم، شجاعت، ایثار، فداکاری و جان‌نثاری در راه نشر اسلام است.

از این رو باید پیام غدیر، این دژ محکم الهی را، دریافت کرد و به همگان ابلاغ نمود. برای همین است که این فرهنگ می‌بایست روز به روز بیشتر ترویج شود.

اما باید دقت نمود که فرهنگ غدیر نسخه‌ای برای یک زمان خاص نبوده، بلکه دارویی شفابخش است برای کل بشریت و تا قیام قیامت نیز می‌بایست از آن بهره برد. نقشه‌ای است که مسیر حرکت تمام انسان‌ها را تا قیامت ترسیم نموده و راه کمال و سعادت را نیز به خوبی نشان داده و از گمراهی و شقاوت برحذر داشته است.

اکنون که دانسته شد، فرهنگ غدیر نسخه‌ای ماندگار و ابدی است، کاری که برای ترویج این فرهنگ انجام می‌گیرد نیز، می‌بایست ماندگار باشد تا پابه‌پای فرهنگ غدیر پیش رود و عطر حضور غدیر را به مشام نسل‌های آتی نیز برساند.

تجلی کارِ ماندگار برای ترویج فرهنگ غدیر را نیز می‌توان در وقف مشاهده نمود. با وقف می‌توان به نشر همگانی و همه زمانی فرهنگ والای غدیر  پرداخت. می‌توان کاری کرد که پیام و معارف غدیر دیوار محدودیت زمان را درنوردد.

وقف برای ترویج فرهنگ غدیر، فانوس روشنی است که از سویی راه را به گمشدگان نشان می‌دهد و از سوی دیگر باعث تقویت روحیه و اراده رهپویان این صراط می‌شود.

وقف برای اشاعه معارف غدیر، نصب تابلوی راهنمایی است به سوی صراط مستقیم، که می‌تواند تا قیامت مسیر حق و هدایت را به خداجویان نشان دهد.

وقف برای ترویج فرهنگ غدیر، رهبر و راهنمای مسیر غدیر شدن و پیشرو خیل رهروان این مسیر شدن است. خادم افتخاری شدنِ جاده ولایت است.

واقفان خیراندیشی که دل در گرو غدیر و صاحب غدیر دارند، علمداران عاشقی هستند که از سویی دغدغه ترویج فرهنگ غدیر و از سویی عشق به هدایت انسان‌ها به سوی کمال و سعادت را در سر می‌پرورانند.

منبع:صراط

بیعت



دین، چیزی کم داشت و فاصله‏ اش تا کامل شدن، علی علیه ‏السلام بود…
وقتی دستان محمد صلی‏ الله‏ علیه ‏و‏ آله و علی علیه ‏السلام در آسمان اوج گرفت و به هم رسید، برکه کم‏ جان غدیر، اشک شوق جاری کرد.
غدیر، همه همهمه‏ ها را می‏شنید: «بیعت می‏کنیم با دل‏های خود و جان‏های خود و دست و زبان خود…»
گیسوان بلند نخلستان‏ ها در هوای علی علیه‏ السلام وزیدن گرفت. گل از روی گل شکفت و دل‏های خسته و بی‏رمق روزگار، سرشار از شادمانی شد.

چقدر روشن بود راهی که می‏رفتند! انگار قلب‏هاشان یکی شده بود!
پاهایشان، آنها را به سوی قرارگاهی می‏کشاند؛ قرارگاهی در گوشه‏ ای از برهوتِ دنیا؛ غدیرخم را می‏گویم.
آن برکه ‏ای که همیشه بوی تنهایی می‏داد، اینک زمینه رشدِ ایمان و اتحاد شده بود!
این‏بار سکوت اندوهبارش را با فریاد «هر که من مولای اویم پس این علی مولای اوست» می‏شکست!
این‏بار، هویتِ خود را میان آن تجمع عظیم انسانی پیدا می‏کرد!
کاش رفتگان تاریخ هم برمی‏گشتند! کاش آیندگان را مجال وصالی بود؛ شاید ما غربت‏ نشینان شهر غیبت هم شاهد می‏شدیم؛ آن‏گاه که محمد با گلوی خسته از گذر سال‏ها، مرتضی را تصنیف کرد.
یاد دارم عشق، سال‏های سال برای غدیر، جشن تولد می‏گرفت و امامت از دستان حقیقت باران، هدیه تولد می‏ستاند. یادم می‏آید کودکی افکار بکرم که دل به بازی بادکنکی می‏دادم و از درک عظمت غدیر غافل بودم و حالا می‏فهمم که چگونه مردمان مدینه، غدیر در یادشان ماند و علی از یادشان رفت.
کودکان به حج رفته مدینه از غدیر، تبریک و شادباشی شناختند و علی ماند و مسئولیت این قوم و علی ماند مولاییِ مردمی کم‏ حافظه.
...........منبع...........

الهی ب امید تو...

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

بِسْمِ اللَّهِ کَلِمَةِ الْمُعْتَصِمِینَ وَ مَقَالَةِ الْمُتَحَرِّزِینَ وَ أَعُوذُ بِاللَّهِ تَعَالَى مِنْ جَوْرِ الْجَائِرِینَ وَ کَیْدِ الْحَاسِدِینَ وَ بَغْیِ الظَّالِمِینَ وَ أَحْمَدُهُ فَوْقَ حَمْدِ الْحَامِدِینَ اللَّهُمَّ أَنْتَ الْوَاحِدُ بِلا شَرِیکٍ وَ الْمَلِکُ بِلا تَمْلِیکٍ لا تُضَادُّ فِی حُکْمِکَ وَ لا تُنَازَعُ فِی مُلْکِکَ أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَ رَسُولِکَ وَ أَنْ تُوزِعَنِی مِنْ شُکْرِ نُعْمَاکَ مَا تَبْلُغُ بِی غَایَةَ رِضَاکَ

وَ أَنْ تُعِینَنِی عَلَى طَاعَتِکَ وَ لُزُومِ عِبَادَتِکَ وَ اسْتِحْقَاقِ مَثُوبَتِکَ بِلُطْفِ عِنَایَتِکَ وَ تَرْحَمَنِی بِصَدِّی [وَ صُدَّنِی‏] عَنْ مَعَاصِیکَ مَا أَحْیَیْتَنِی وَ تُوَفِّقَنِی لِمَا یَنْفَعُنِی مَا أَبْقَیْتَنِی وَ أَنْ تَشْرَحَ بِکِتَابِکَ صَدْرِی وَ تَحُطَّ بِتِلاوَتِهِ وِزْرِی وَ تَمْنَحَنِی السَّلامَةَ فِی دِینِی وَ نَفْسِی وَ لا تُوحِشَ بِی أَهْلَ أُنْسِی وَ تُتِمَّ إِحْسَانَکَ فِیمَا بَقِیَ مِنْ عُمْرِی کَمَا أَحْسَنْتَ فِیمَا مَضَى مِنْهُ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ ....


به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانیش همیشگى است
به نام خدا که کلمه پناه‏ جویان و گفتار پرهیزگاران است و پناه مى ‏برم به خداى بلندمرتبه از ستم ستمگران‏ و نیرنگ حسودان و سرکشى ظالمان و او را می ستایم ستایشى برتر از ستایش ستایشگران،خدایا!تویى یگانه‏ بی انباز،و پادشاه على الاطلاق،در فرمانروایی ات مخالفت نشوى،و در پادشاهی ات هماوردى ندارى، از تو میخواهم که بر بنده و فرستاده‏ ات محمد درود فرستى،و سپاس نعمتهایت را چنان قسمت من کن که مرا به کمال خشنودی ات نایل گرداند
و به برکت عنایت خویش بر طاعت و مداومت عبادت خود و شایستگى پاداشت‏ یارى نمایى و تا زنده‏ ام به بازداشتن از گناهانت بر من مهر ورزی و تا پایان عمر بر انجام آنچه بهره‏ ام رساند توفیقم دهى،و به کتاب خود(قرآن)براى پذیرش حق،سینه‏ ام را فراخ گردانى و بار گناهانم را با تلاوتش از نامه اعمالم فرو ریزى و در دین و جانم به من سلامت بخشى و کسانیکه به آنها انس گرفته‏ ام از من وحشت‏زده نکنى و در باقیمانده عمر احسانت را بر من تمام نمایى چنان‏که در گذشته عمرم بر من احسان نمودى.

اى مهربان‏ترین مهربانان....

آیینه های غدیر


خطبه غدیر دریای معارف است. چه می‌خواهی که در این خطبه نباشد. توحید و خداشناسی، نبوت، امامت، معاد،ولایت،عرفان، فضیلت،نصیحت،سیاست، مردم، عشق، عاطفه...

آخرین پیامبرخدا صلی الله علیه وآله که آیینش کامل‌ترین دین و آیین است، مهمترین و آخرین توصیه‌ها و والاترین معارف را در قالب رساترین کلمات که خطبه غدیر نامیده شد، بیان نمود تا سندی برای هدایت بشریت باشد.

خطبه غدیر خلاصه و چکیده بیست و سه سال نبوت پیامبر است. مجموعه‌ای عظیم از معارف است که دریای نبوت و ولایت را به آسمان بی‌انتهای توحید متصل می‌کند.

در این خطبه شریف خداشناسی و معرفت به پروردگار عالم با زیباترین عبارات و کلمات، شناخت پیامبر و امام، با مستحکم‌ترین استدلال‌ها و واژه‌ها بیان گردیده و صراط مستقیم و راه هدایت و سعادت بشر، با روشن‌ترین بیان، توضیح داده شده است. هرکه می‌خواهد ولایت را بشناسد و از مقام و جایگاه مولا آگاه شود، باید خطبه غدیر را بفهمد و درک کند.

خطبه غدیر، عامل افتخار و مباهات است. شنیدن توصیف جان از زبان جانان، پرنده روح را آنچنان به وجد می‌آورد که می‌خواهد قفس تن را بشکند، به آسمان رود و عشق را طواف کند. آنچه که در توصیف پیشوای مومنان در این خطبه آمده، شراب طهوری است که ولایتمداران را مست عشق مولایشان کرده و دل‌هایشان را به محبت مولایشان محکم‌تر خواهد نمود.

از سوی دیگر

درک و فهم خطبه غدیر عاملی برای شکر و نشاط است. با تامل در آن، حس شکرگزاری عجیبی به انسان می‌دهد که در پرتو آن هیچ کمبود و نقصی را احساس نمی‌کند به گونه‌ای که اگر تمام دنیا را هم از او بگیرند باز هم سجده شکر بر آستان پروردگار می‌گذارد که الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه علی ابن ابی طالب.

چه لذتی بالاتر از اینکه مولایمان علی علیه‌السلام باشد.کسی که قلبش لبریز از محبت علی علیه‌السلام است چه غم دارد. با علی بودن به تمام عالم می‌ارزد. اصلا عالم ارزشی ندارد که در مقابل با علی بودن قرار گیرد.

از این رو باید آیینه غدیر شد. نور غدیر را می بایست به خوبی دریافت کرد و به دیگران نیز رساند. باید این خطبه شریف را با تمام وجود فهمید و درک کرد و از سوی دیگر باید برای نشر و ترویج معارف این خطبه، همت گماشت و حلاوت و شیرینی آن را به ذائقه دیگران نیز رساند تا عاشقانه حول محور ولایت به عبودیت و بندگی خدا بپردازند.

اما از آنجا که این خطبه، درسی ماندگار برای بشریت است و باید به عنوان سند و اُفُقی روشن فراروی انسان‌ها قرار گیرد، کاری هم که برای ترویج این فرهنگ و اندیشه صورت می‌گیرد می‌بایست متناسب با آن بوده وماندگار باشد.

اما چگونه می‌توان برای غدیر کاری ماندگار انجام داد؟!

پاسخش وقف است. وقف برای ترویج معارف خطبه غدیر کاری ماندگار و چشمه‌ای همیشه جوشان است که می‌تواند فرهنگ غدیر را تا قیامت در کام تشنگان حقیقت ریخته و آنها را از زلال معرفتِ ولایت سیراب گرداند.

"وقف برای تبیین، ترویج و نشر معارف خطبه غدیر" آیینه‌ای است به بلندای تاریخ که نور غدیر را تا قیامت منتشر و منعکس می کند و اینگونه چراغ روشنی برای جویندگان حق و حقیقت می‌شود.

وقف برای خطبه غدیر، تشکیل کلاس همیشگی ولایت است که تعطیل بردار نیست و هر روز شاگردانی تازه را با این مکتب آشنا، و غدیرشناسان فراوانی را تربیت می‌نماید.

با وقف برای خطبه غدیر، می‌توان حرکت و جنبشی همیشگی به سوی معارف غدیر به راه انداخت که تا ابد نیز ادامه داشته باشد.

وقف برای خطبه غدیر بزرگداشت همیشگی آخرین خطبه بهترین پیامبر الهی  و گرامیداشت آخرین ابلاغ الهی و عرض ارادتی ماندگار به ساحت مقدس غدیر است.

منبع

غدیر...



عید هرچه بزرگتر باشد، شور و شادی و شعفش نیز بیشتر است. طبیعی است هر کسی در بزرگترین عید زندگانی‌اش، بهترین جشن‌ها را بگیرد، بیشترین خرج‌ها را نموده و بهترین عیدی‌ها و هدیه‌ها را تقدیم کند.

اما به راستی کدام عید از همه عیدها بالاتر است تا بهترین مراسم‌ها، مهمانی‌ها و جشن‌هایمان را در آن روز برگزار کنیم؟

بهتر است پاسخ را از پیامبر عظیم‌الشان خود که قرآن او را اسوه و الگوی بشریت معرفی کرده بشنویم که فرمود: بالاترین عید امت من غدیرخم است.1

آری غدیر_ روزی که حتی ملائک خدا در آسمان به جشن و سرور می‌پردازند - بزرگترین عید امت اسلامی است و هرکس خود را امت رسول خدا صلی الله علیه وآله می‌داند باید بزرگترین عیدش را غدیر دانسته و به گونه‌ای رفتار کند که همگان بزرگ شمردن این عید را در گفتار و رفتارش مشاهده کنند.

از این رو امت اسلامی می‌بایست، برای اثبات وفاداری به خاتم پیامبران، این روز را از همه روزهای دیگر بیشتر دوست داشته، با شور و نشاط مضاعفی بوده و چندین برابر اعیاد دیگر به این روز پرداخته و قدرش را بدانند.

اصلا عیدغدیر، فراتر از امت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است. آنقدر عظیم است که امام صادق علیه‌السلام فرمود:

روز غدیرخم عید بزرگ خداست، خدا پیامبرى مبعوث نکرده، مگر اینکه این روز را عید گرفته و عظمت آن را شناخته است.2

برای همین است که اهل بیت علیهم‌السلام توصیه کرده‌اند؛ در این روز به امور مادی خانه و خانواده خود توسعه و به دیگران بخشش و انفاق و عیدی بدهید.3 این کار خیلی هم ارزش دارد تا آنجا که امام صادق علیه‌السلام فرمود: بخشش یک درهم به برادران با ایمان و اهل معرفت، در روز عید غدیر برابر با بخشش هزار درهم است، بنابراین در این روز به برادرانت انفاق کن و هر مرد و زن مؤمن را شاد گردان.4

چه خوب است نقطه شروع سالمان، روز تکمیل شدن دین، روز عیدغدیر باشد تا با تمسک به ولایت و مِهر امیرمومنان علی علیه‌السلام زندگی یک سال خود را رقم بزنیم. حیف است که دَم از محبت مولای متقیان بزنیم، اما عیدِ بزرگِ ما، عید انتخاب و انتصاب الهیِ مولایمان به ولایت و امامت نباشد.

حال که اینگونه است با یک یا علی به استقبال عید بزرگ غدیر برویم و با عمل خود به همگان ثابت کنیم که ما این عید بزرگ را بر تمام اعیاد ترجیح می دهیم. اصلا" بیایید عید غدیر خانه تکانی کنیم، هم خانه تکانی جسم و هم خانه تکانی جان. هم از در و دیوار خانه گرد و غبار بگیریم و هم، گرد و غبارِ کینه،کدورت و عداوت را از خانه دل پاک کنیم تا دشمنی‌ها به دوستی، ناخوشی‌ها به خوشی، دوری‌ها به نزدیکی و پژمردگی و خمودی به نشاط و سرزندگی تبدیل شود.

اما نکته‌ای که باید به آن توجه نمود این است که برای این عید بزرگ، باید دست به کاری بزرگ زد و عملی درخورِ شأن آن، انجام داد. باید عطر این عید را به شامه همگان رساند و شیرینی این روز عزیز را به ذائقه دیگران هم چشاند. برای این روز کارهای زیادی به ذهن خطور می‌کند امادر این میان  "وقف" چیز دیگری است.

می‌توان با وقف برای بزرگداشت عیدغدیر، زمینه بزرگداشت ابدی و همیشگی این روز بزرگ و سرنوشت‌ساز بشریت را فراهم نمود. می‌توان کاری کرد که بساط جشن و سرور این روز برای همیشه پابرجا باشد و مقدمات این برنامه‌ها را از قبل مهیا نمود.

وقف برای غدیر، خادم دائمی مکتب غدیر بودن است. واقف چه زنده باشد و چه رخت از این دنیا بسته باشد در حال برگزاری مراسم جشن و سرور غدیر است.

وقف برای غدیر، اعلام شادباشی است به وسعت تاریخ. به جا‌ گذاشتن سنگِ‌نشانی از عشق به ولایت امیرمومنان است. برافروختن چراغ محبتی است که تا ابد روشن بوده و فراروی آیندگان نیز قرار گرفته و مسیر غدیر را نشان می دهد.

با وقف برای برگزاری مراسم‌های جشن عیدغدیر و ترویج شادمانی و سرور در این روز می‌توان، قرارگاهی به وسعت تاریخ برای احیای این سنت حسنه که پیامبر امت آن را بزرگترین عید برشمرده است، ایجاد نمود.

منابع:

1-        قال رسول الله(صلی الله علیه و آله): یوم غدیر خم افضل اعیاد امتى و هو الیوم الذى امرنى الله تعالى ذکره فیه بنصب اخى على بن ابى طالب علما لامتى، یهتدون به من بعدى و هو الیوم الذى اکمل الله فیه الدین و اتم على امتى فیه النعمة و رضى لهم الاسلام دینا.امالى صدوق: 125، ح 8.

2-        عن الصادق(علیه السلام) قال: هو عید الله الاکبر،و ما بعث الله نبیا الا و تعید فى هذا الیوم و عرف حرمته و اسمه فى السماء یوم العهد المعهود و فى الارض یوم المیثاق الماخوذ و الجمع المشهود. وسائل الشیعه، 5: 224، ح 1

1-        قال على(علیه السلام): عودوا رحمکم الله بعد انقضاء مجمعکم بالتوسعة على عیالکم، والبر باخوانکم والشکر لله عزوجل على ما منحکم، واجتمعوا یجمع الله شملکم، و تباروا یصل الله الفتکم، و تهانؤا نعمة الله کما هنا کم الله بالثواب فیه على اضعاف الاعیاد قبله و بعده الا فى مثله...  بحارالانوار ج97 ص 117

1-        عن الصادق(علیه السلام): ... و لدرهم فیه بالف درهم لاخوانک العارفین،فافضل على اخوانک فى هذا الیوم‏و سر فیه کل مؤمن و مؤمنة. مصباح المتهجد: ص 737

خدا میبیند...

  
      به آیت الله بهجت(ره)گفتند:

      کتابی در زمینه اخلاق معرفی کنید

      فرمودند:

      لازم نیست یک کتاب باشدیک کلمه کافیست که بدانی

                                 "خدا می بیند"

مراقبت

مراقــب " بار آخـر " هایـی باشیــم

که " بار آخرتمان " را

سنگین می کند ...
.
.
.

اللهم صلی علی محمد و ال محمد

و عجل فرجهم

منبع