منظومه امکان...

در سراپرده چشمان خود آن چشم به راه!

نازنینا!

نفَسى اسبِ تجلّى زین کن

که زمین، گوش به زنگ ست و زمان، چشم به راه

آفتابا!

دمى از ابر برون آ، که بُوَد

بى تو منظومه امکان، نگران، چشم به راه...

اللهم عجل لولیک الفرج

منبع:راد