قلبها...

قلب مرکز ثقل وجود هرکسی است.قلب میدان جنگ میان حق و باطل و میدان قضاوت میان حقیقت جویان و اهل باطل است.قلب  مرکز توجه کائنات و عوالم بالاست. قلب جایی است که ادراکات عقل را دریافت می کند و در خودش آنها را با احساسات و توابع دنیوی  و هرچه که تحت شرایط و حالات ایجاد شده است می آمیزد و معجونی که استخراح می شود را در مظروفی  به نام ایمان می ریزد. قلب خیلی کارها می کند.همان جایی است که عشق را می فهمد .وحی را  شهود می کند و درجه ی ارزش انسان را از این نقطه می فهمند.

(ادامه را با کلیک بر روی تاریخ بخوانید)

 

 
جایی که در قبر توسط فرشتگان سوال کننده بو می شود تا معلوم شود از چه سنخی است. قلب قدرت های زیادی دارد.می تواند یک جهان را در خود جای دهد. می تواند در همه چیز مخلوط شود .می تواند عقل را با خود به همه جا بکشاند. می تواند زبان شود می تواند چشم شود. می تواند زیر ورو شود.می تواند خدا  را در خود جای دهد. می تواند مجموعه ی خوبیها را منعکس کند. می تواند یک اقیانوس شود.می تواند جسم را تا قاب قوسین پرواز دهد. قلب نقطه ی اتصال انسان با ملکوت است.

اینها همه جزئی از استعدادها و توانمندیهای قلب است. اگر کسی بداند چنین نعمت بزرگی در درون خود دارد هیچگاه  دست نیاز به غیر دراز نمی کند مگر کسی که خواهنده و خواستگاه حقیقی این نعمت است.
انسان وقتی تحت  شرایط  احساسی قرار می گیرد . یا صحنه ای می بیند چه اتفاقی برای  قلب جسمی و قلب وجانش می افتد؟چطور می تواند از استنباطات و مدرکات صحیح برخوردار شود و جان سالم از صحنه به در ببرد و یا بهتر است بگوییم معجون ایمانش فرو نریزد و تهی نگردد؟
راستی انهایی که در این مظروف نتوانسته اند حتی قطره ای ایمان تولید کنند چه بر سرشان می آید؟ آیا مساله ی نیت و نیت بدون عمل ربطی به این مظروف دارد؟
آیا حبط عمل از اینجاست که ماجرایش آب می خورد؟
راستش وقتی قلب و خصوصیات خارق العاده اش را می بینم گمان می کنم ما همه جور مخلوقی هستیم و هیچ کدام نیستیم.گاهی حیوانیم گاهی فرشته ایم و گاهی فراتر و فروتر. اما در کل مهمترین کاری که قلب می کند مانند زنبوری است که در بطن خود عسل مصفایی چون ایمان می سازد. اما خیلی از زنبورها فقط می خورند و می گردند و نیش می شوند و دست  آخر بی عسل از دنیا میروند.
چقدر تفکر در این وادی جذابیت دارد. مثل برخورد کردن با معدنی از طلاست که پیچ در پیچ است و در هر پیچش هزاران صندوقچه از گوهر و در وجواهرات ارزشمند و متنوع و درخشان ....که چشمها را خیره می کند و انسان را مبهوت و مجذوب و مشتاق وحریص به گشتن در این پیچها می کند و هر چه بیشتر یافتن.....