من از تو رسیدم ب باور تو

چه در دل من ... 
چه در سر تو ... 
من از تو رسیدم به باور تو
تو بودی و من ...  
به گریه نشستم برابر تو ...  
به خاطر تو ...  
به گریه نشستم ...  
بگو چه کنم
با تو ، شوری در جان  ...  
بی تو ، جانی ویران ...  
از این زخم پنهان ، می میرم
نامت ، در من باران ...   
یادت ، در دل طوفان ...  
با تو ، امشب پایان می گیرم
نه بی تو سکوت ، نه بی تو سخن ...  
به یاد تو بودم ، به یاد تو من
ببین غم تو ، رسیده به جان و دویده به تن ...   
ببین غم تو ، رسیده به جانم ، بگو چه کنم
با تو ، شوری در جان  ...  
بی تو ، جانی ویران ...  
از این زخم پنهان ، می میرم ... می میرم ...

هدیه ی تولدانه...

سلام دوستان این پست ی چن روزی این بالا سنجاق شده و پستای جدید پایین قرار دارن فعلا

بیس پنجم آبان تولد سی سالگیمه(چ بی مقدمه!)(پیر شدیم رف) 

ی سوال ازتون داشتم و میخواستم ک جواباتونو ب عنوان هدیه ای ارزشمند ب عنوان یادگار ازتون داشته باشم
اگه قرار بود بزرگترین تجربه ی زندگیتونو بهم یاد بدین (البته در صورت تمایل) چی برام مینوشتین ک برای خودتونم تاثیرگذار بوده تو این مدت،و باعث موفقیتتون تو زندگی شده و یا قدمی بوده برای رسیدن ب اهداف بزرگتون(ی کلام ، راز موفقیت از نظر شما چیه؟(حتی در یک کلام!
هر چ میخواهد دل تنگت بگو)  

از پشت همین تریبون ب متولدین آبان هم تبریک میگم میلادشون رو 

(ب خصوص ب افسانه بانوی مهربان و رهای عزیزم

تا روز تولدم میتونید نظراتتون رو برام بنویسید و یا تصویری از نوشتتونو برام بفرستید...