من از تو رسیدم ب باور تو

چه در دل من ... 
چه در سر تو ... 
من از تو رسیدم به باور تو
تو بودی و من ...  
به گریه نشستم برابر تو ...  
به خاطر تو ...  
به گریه نشستم ...  
بگو چه کنم
با تو ، شوری در جان  ...  
بی تو ، جانی ویران ...  
از این زخم پنهان ، می میرم
نامت ، در من باران ...   
یادت ، در دل طوفان ...  
با تو ، امشب پایان می گیرم
نه بی تو سکوت ، نه بی تو سخن ...  
به یاد تو بودم ، به یاد تو من
ببین غم تو ، رسیده به جان و دویده به تن ...   
ببین غم تو ، رسیده به جانم ، بگو چه کنم
با تو ، شوری در جان  ...  
بی تو ، جانی ویران ...  
از این زخم پنهان ، می میرم ... می میرم ...