اینروزها اسم تورم فراگیر شده است و همه را به یاد قیمتها و مسائل حاشیهای آن میاندازد؛ اما خوب واقعیت این است که فقط قیمتها نیستند که متورم شدند؛ کم نیستند کسانی که در اثر حوادث و بیماریهای مختلف بدن بیمار شده و قسمتهایی متورم میشود و علیرغم حجم و وزنی که پیدا میکنند نمیتوانند بسیاری از کارهای روزمره را خوب انجام میدهند اینجاست که دارندگی و برازندگی نقض میشود!
حالا به ما اشکال نکنند که چرا امور معنوی را به مسائل مادی تشبیه کردهایم، میخواهیم بگوییم که مدتی است در معنویات دچار اپیدمی کمیت زدگی شدهایم و ای کاش واقعا کمیت بود که زیاد میشد، گاهی حتی کمیت معنوی هم زیاد نشده است؛ فقط ظاهرش معنویت زیاد است درست مثل تورم کاذب که در قیمتها پیش میآید و اصلا ربطی به ارزش واقعی کالا ندارد. ویروس تورم زدگی در اثر دوری از تغذیه سالم معنوی بوجود میآید. اگر بخواهیم روشنتر بگوییم چیپس و پفکهای بیخاصیت شبه معنوی ما را احاطه کرده و باعث شده اصلا در برابر قرآن و اهل بیت علیهم السلام و روایات آنان احساس گرسنگی نکنیم و هنوز نچشیده احساس کنیم که سیر شدهایم. هیچکس شک ندارد که ظاهر ضربه حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در روز خندق؛ در بُعد زمان و مقدار کم بود اما چون خالصانه و به جا بود، نمره برترین عبادت را گرفت، همان مولا با وجود افتخارات غدیر خم و تمام مدالهای شایستگی زمان پیامبر معظم صلی الله علیه و آله، برای حفظ اسلام سکوت نمود و نیز هیچکس نمیتواند شک کند که در صدها سال غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در ظاهر جهاد و جنگ و مقابله رو در روی توسط ایشان انجام نمیشود، اما فعالیتهای شبانهروزی ایشان که نمودی ندارد باعث حفظ اسلام است.
اما ما کجای میدان هستیم؟ آیا میتوان به تعداد آمار و ارقام حج و عمره و همایش و کنفرانسها و تمام فعالیتهای فردی و اجتماعی دلخوش نمود؟ آیا به چمدان پر از سوغاتهای رنگارنگ مکه و مدینه میتوان دلگرم بود یا به چراغانی و مهمانیها و خاطرهگوییهای پس از آن؟ آیا وجود مقدس آن حاجی خارج از لیستها که در عرفه به دیدار ما میآید به رنگ و لعاب سفرهای زیارتی ما نگاه میکند یا به تأثیرات فردی و اجتماعی آن؟
آیا وجود شاهدان و راویان فراوان در غدیر کافی بود تا امر حکومت و ولایت در جایگاه خود قرار یابد که اگر اینطور بود وجود محبین و معتقدان فراوان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هم برای ظهور حضرت کافی بود.
لطفا از من نپرسید که این ویروس تورم زدگی برای ما هنوز روشن نشده است، چونکه در این بحث ما، آنقدر پرتقال فروش وجود دارد که لازم نیست آن را پیدا کنید! اما به دلیل مسؤولیت بهداشتی که بر عهده امثال من در بهداشت معنوی است بیشتر توضیح میدهم، شخصی مثل امام خمینی رحمه الله به فرموده خود، تنها به یک آیة قیام[1] تأسی نمود، و آنروزها اصلا به چشم نیامد اما چند صد هزار شهید و منتظر واقعی ظهور تربیت نمود و شاگردانی که زمینهساز ظهور بوده و هستند و عزت و عظمت را به جهان اسلام هدیه کرد و از میان تمام مباحث علمی، آنچه اولویت داشت نوآوری علمی و عملی به میدان آورد و حکومت اسلامی را بنا نهد. او هرگز به تعداد کتاب و مقالات و سخنرانی های خود فخر فروشی نکرد و شاگرد او رهبر فرزانهمان هم در عرصه علم و عمل و جهاد و دفاع وارد شد؛ و هرگز در سوابق و مدالهای افتخار خود متوقف نماند و هر زمان بیشتر از قبل به افق ظهور و جهانی شدن اسلام میاندیشد و هدایت میکند. باید بیش از پیش فکری کرد. ویروس تورم زدگی ما را احاطه کرده و با آنکه میدانیم در بسیاری از موارد چیزی نداریم و کاری نکردهایم خود را راضی کردهایم و به بنبست روزمرگی کشیده شدهایم و مانند آن کسی میمانیم که دروغی گفت، که فلان جا هدیه و کالا میدهند، جماعت باور کرده و همه هجوم آورده صفی تشکیل شد و بعد خود هم باور کرد که در ورای این صف خبری و هدیه و توشهای تقسیم میکنند و به آنان پیوست.
امام زمان به شیخ مفید لقب مفید دادند چون به خوبی به رشد علم و اخلاق جامعه توجه نمود و آن را به درستی مدیریت کرد. و تحول مثبت و تلاش فراوان در جامعه متشبح و بدون آمادگی را در دستور کار خود قرار داد و حقیقتاً مفید بود، حال امروز که حکومت اسلامی و شرایط و لوازم پیشرفت از هر جهت در عرصه علم و عمل و اخلاق و خدمت فراهم است چقدر باید عرق ریخت تا لقب مفید دریافت کنیم. آیا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به حجم و آمار و ارقام و درصد سوابق و لواحق مینگرد یا به آنکه به وظیفه عمل میکند، آنچه جامعه را بیشتر تشنه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و حکومت عدل ایشان میکند.
چقدر سلمان و ابوذر و مقداد کافی است تا غدیر در پیچ و خم تاریخ فراموش نشود و آیا 313 نفر یار خالص کافی نیست تا مقدمه ظهور و اصلاح کل جهان باشد. گفتم که امروز گرفتار تورم زدگی شدهایم . به دنبال کثرت و حجم و ظاهر افتادهایم و هر از چندگاهی با بیماریهای اعتقادی خطرناکی که حاصل اینآمارگرایی بدون توجه به بصیرت و عمقیافتگی است میشویم و حتی امنیت و وحدت ما را مورد تهدید قرار میدهد.
مدتها فکر میکردیم جامعه، بدن سالم معنوی دارد. به های و هوی و مراسمها دل خوش کردیم، ناگهان ویروس تورم شروع کرد در نقاط مختلف بدن خود را نشان دادن و دردهای انحراف شروع شده و حالا درمان نیاز به جراحی و درد تازه دارد. هر چند اگر از همان ظواهر هم میگذشتیم بدن معنوی جامعه ما از فرط لاغری و بی رمقی مدتها قبل هلاک شده بود. و حالا عاقلانهترین راه آن است که اول بپذیریم بیمار شدهایم و این تورم و حجم را به پای رشد معنویت و ولایت نگذاریم. پس از آن برخی از اشعههای سرطانزای رسانههای صوتی و تصویری و مکتوب را ردیابی کنیم با فیلترگذاری بر آنها، اشعههای سالم و مفید ولایت و امام شناسی را به جامعه معنوی تزریق کنیم؛ و از امواج ماورای بنفش غلو و مادون قرمز هتاکی و بیحرمتی دور شده و با آرامشبخشهای سیره اعتدالی اهل بیتی و آنتی بیوتیکهای ضد ریا و فخر فروشی پایه سلامت معنوی را در جامعه ارتقا دهیم.
[1] . قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى؛ بگو من شما را به یک اندرز موعظت میکنم، برای خدا قیام کنید، دونفر دو نفر و یک نفر یک نفر.