بسیار دیده ایم در فروشگاهها و مکان هایی که امکان تخلف وجود دارد دوربین های مدار بسته ای نصب شده و دائما همه ی حرکت ها و رفت و آمدها کنترل می شود تا کسانی که پا را از دایره ی قانون فراتر می نهند شناسایی شده و مجازات شوند.
خدای متعال نیز آنگاه که انسان را آفرید و او را بر روی زمین قرار داد تا جانشین او در این عالم باشد، آنچه را که برای رسیدن به آسایش و سعادت نیاز داشت در اختیار او قرار داد؛
«هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُم مَّا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا [بقره/29 ] او خدایی است که همه آنچه را (از نعمتها) در زمین وجود دارد، برای شما آفرید»
و در مقابل از او خواست تا به حدود و قوانینی که خداوند وضع کرده احترام گذاشته و آنها را مو به مو انجام دهد و در صورت مخالفت و عصیان مجازات هایی را برای او در نظر گرفت؛
«وَمَن یَعْصِ اللَّـهَ وَرَسُولَهُ وَیَتَعَدَّ حُدُودَهُ یُدْخِلْهُ نَارًا خَالِدًا فِیهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُّهِینٌ [ نساء/14 ] و آن کس که نافرمانی خدا و پیامبرش را کند و از مرزهای او تجاوز نماید، او را در آتشی وارد میکند که جاودانه در آن خواهد ماند؛ و برای او مجازات خوارکنندهای است.»
از آنجا که خداوند خالق انسان است بهتر از هر کسی او را می شناسد و می داند که شیطان و نفس اماره تا آخرین لحظه ی حیات، انسان را وسوسه می کنند تا قوانین الهی را زیر پا گذاشته و از آنها عدول کند؛ لذا می فرماید که ما حتی وسوسه هایی را که در درون او می گذرد، می دانیم و به او نزدیکیم، تا شاید انسان از مقام ربوبی حضرت حق حیا کرده و نافرمانی خالق خویش را نکند؛
« وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ[ ق/16 ] و ما انسان را آفریدهایم و مىدانیم که نفس او چه وسوسهاى به او مىکند، و ما از شاهرگ [او] به او نزدیکتریم.»
علاوه بر خدای متعال که شاهد همه ی اعمال ماست و از رگ گردن به ما نزدیکتر، دوربین ها و شاهدان دیگری نیز در قرآن ذکر شده که بطور خلاصه به بیان آنها می پردازیم.
خداى من،دلم در پرده هاى ظلمت پوشیده شده و جانم دچار کاستى گشته و عقلم مغلوب هواى نفسم شده و هواى نفسم بر من چیره آمده،طاعتم اندک،و نافرمانیم بسیار، و زبانم اقرارکننده به گناهان است،چاره من چیست اى پرده پوش عیبها،اى داناى نهانها،اى برطرف کننده غمها،همه گناهان مرا بیامرز،به احترام محمّد و خاندان محمّد،اى آمرزنده،اى آمرزنده،اى آمرزنده به مهربانیت اى مهربانترین مهربانان.
خیلی مردها حقوق بالایی نمی گیرند که بخواهند برای همسرشان طلا و لباس های گران بخرند، خیلی از آقایان قد و بالای آنچنانی و هیکل آرنولدی ندارند، بسیاری از مردان، حتی از یک زیبایی نسبی هم برخوردار نیستند که بخواهند با یک نگاه دل خانمشان را ببرند، خیلی از داماد ها خانه ندارند، ماشین شخصی ندارند، مهندس نیستند، شاید شغل خیلی دهن پر کنی هم نداشته باشند، اما همسرانشان آنها را عاشقانه دوست دارند. خیلی از خانم ها مراسم عروسیشان آن چیزی که یک عمر منتظرش بودند نشد، هنوز هم همسرشان گردنبند برلیان به گردنشان ننداخته، خیلی از بانوان از خانواده همسرشان روی خوش ندیده اند و هنوز هم که اسمشان می آید موی بر اندامشان راست می شود، اما با این همه عاشقانه همسرشان را دوست دارند.
مادر بزرگ عزیزم که خدا همچنان سایه اش را بر سر ما نگه دارد ، حرف های جالبی می زند که شاید بعضی از آنها در نظرمان، مخصوصا در لحظه اول خیلی هم جالب نیست، اما بعد از گذشت چند صباح، مثل روز برایمان روشن می شود، یکی از آن حرف ها که وقتی می گفت فقط سرم را به نشانه احترام تکان دادم و اصلا باور نکردم ، اما در گذر زمان به آن رسیدم این بود: می زنم چه چه بلبل که بگذره خرم از پل! می گفت: مرد اگه هیچی نداشته باشه، حتی تو جیبش شپش ملق بزنه اما زبانش خوش باشه، سر زبون داشته باشه،خانمش که هیچی ، مادر زنش هم عاشقش می شه!
مردهای خوش سر زبان، همان هایی هستند که در اوج بی پولی و بی کاری و شاید هم مریضی و هزار بدبختی دیگر، بازهم لبخند می زنند، اعتماد به نفس خود را حفظ کرده و برای همسرشان از آینده ای خوب و نزدیک حرف می زنند، حتی اگر خانمشان هم با آنها قهر کند، آنقدر چرب زبانی می کنند که مار هم از توی سوراخ بیرون می آید، چه برسه به خانم از قهر!
ادامه مطلب ...این لینکرو هم مطالعه کنید در صورت تمایل
http://www.beytoote.com/health/nutrition/nkhvrhay-traditional1-medicine.html
.....................................................
بعضی چیزها با هم تناقض داره...
مثل خوردن عسل و خربزه...
مثل چادری بودن همراه پوشیدن لباسهای ناجور و آرایش غلیظ...!
مثل رقص ! توی عروسی مختلط ! جلوی چشم همه با مانتو و روسری...!
مثل خوردن مشروب و خوندن نماز...
مثل استغفرالله گفتن و . . .
مثل . . .
بقیه به کنار! ، عسل و خربزه رو با هم نخورید !!!
.................................
+از نظر بضیا این موارد ینی حفظ تعادل و میانه روی در زندگی....!
خیلیم خوش میگذره...!
زندگیو ک نباید سخ گرفت آخه...!
اسلام خودش گفته ک میانه رو باشین ...!
ولی این قسمت قضیرو اشتباهی عوضی فهمیدن...!
البته کم و بیش خودمونم درگیر هستیم با این تضاد و تناقضات...!
ولی باید سعی در برطرف کردنشون کرد و سروسامانی بهشون داد تا کار دستمون ندادن...!
درجا نزنیم و یکمم رشد کنیم...!
حجتالاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان :
فضای مجازی محل امتحانها و تکلیفهای جدید ماست؛ امتحاناتی که ماهیت متفاوتی نسبت به دیگر آزمایشهای آدمها، در قرون و اعصار گذشته ندارد، ولی متناسب با وضعیت انسان معاصر مختصات خاصی پیدا کرده است. همچون تمام امتحانات دنیا، نه میتوان کاملاً آن را کنار گذاشت و نه میتوان به راحتی از آسیبهایش در امان بود. همۀ دنیا همینطور است.
ب دریا رفتگان انتظار
خوب میدانند
ک همیشه و همه جا باید
ب کشتی دعا آماده ی طوفان ظهور باشند
چرا ک وعده ی خداوند نزدیک است
مهدی جان !
ای گل زهرا !
هر صبح بیعتم را با تو تجدید می کنم تا جمعه فرا رسد ،
اما چون جمعه می آید و خورشید از مغرب به غروب می نشیند ،
دلم می شکند و می گریم .
ولی می دانم که دوباره باید عهدی محکم تر با تو ببندم .
یا قائم آل محمد !
می دانم که شب قریب است و وصال تو نزدیک من و همه عشاق راهت ،
همیشه دست به آسمانیم که خدا کند این جمعه ،
جمعه وصل باشد...
با چشمه ی جوشان چشمهایی ک با قطره ی اشکی تر شده باشد
از مصائب حسین(ع)...
می توان تا منتها علیه سیرابی نجات رفت...
روزی فـرا مـی رسـد این جـسم مـن و تـو را به غسالـخانه می برند..
عزیزترین فرد زندگیت تو را تنها می گذراد و روانه ی خاکت می کـند..
روزی می رسد که دیگر دست مـن و تـو از دامان این دنیا کوتاه است
و باید برای لحظه لحظه ی دقایقی که در دنیا گذراندیم جواب بدهیم..
خودت را برای روزی آماده کن که پیغمبر هم از خوفش گریه می کرد..
خدایا بر ما رحم کن...
«چگونه عاقل تر شویم»
برای اینکه بدونیم تو زندگی، درست پیش میریم یا نه،
تصمیم گیریهامون درسته یا نه،
به سعادت میرسیم یا نه،
فقط کافیه ببینیم چقدر از عقلمون استفاده میکنیم.
این کتاب به شما کمک میکنه بفهمین چقدر عاقلین و چطور میتونین عاقل تر بشین....
عکس جلد این کتاب رو در اینجا مشاهده نمایید
این کتاب توسط هیئت تحریریه پایگاه علمی فرهنگی محمد(ص)،
و بر اساس درس گفتارهایی از «مسعود بسیطی» به رشته تحریر درآمده است.
فایل صوتی کتاب چگونه عاقلتر شویم
اطلاعات ضروری برای خرید:
انتشارات بهار افشان
تلفن مرکز پخش: 09198413422 و 55578318-
ﯾﺎﺩﻡ ﺑﺎﺷﺪ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﻡ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻋﻤﻠﻢ ﻫﻢ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﻫﻢ.
قـرار نبـوده چنیـن آشفتـه و سردرگـم شویـم …
قرار نبوده تا نم باران زد، دستپاچه شویم و زود چتری از جنس پلاستیک روی سر بگیریم که مبادا مثل کلوخ آب شویم…
قرار نبوده این قدر دور شویم و مصنوعی،
ناخن های مصنوعی، دندان های مصنوعی،
خنده های مصنوعی، آوازهای مصنوعی، دغدغه های مصنوعی …
هر چه فکر میکنم میبینم قرار نبوده ما این چنین با بغل دستی هایمان در رقابت های تنگانگ باشیم
تا اثبات کنیم موجود بهتری هستیم
این همه مسابقه و مقام و رتبه و دندان به هم نشان دادن برای چیست؟
قرار نبوده همه از دم درس خوانده بشویم،
از دم دکترا به دست بر روی زمین خدا راه برویم
بعید می دانم راه تعالی بشری از دانشگاه ها و مدرک های ما رد بشود
باید کسی هم باشد که گوسفندها را هی کند، دراز بکشد نی لبک بزند با سوز هم بزند.
قرار نبوده این همه در محاصره سیمان و آهن،
طبقه روی طبقه برویم بالا
قرار نبوده این تعداد میز و صندلیِ کارمندی روی زمین وجود داشته باشد
بی شک این همه کامپیوتر و پشت های غوز کرده آدم های ماسیده در هیچ کجای خلقت لحاظ نشده بوده …
تا به حال بیل زدهاید؟
باغچه هرس کردهاید؟
آلبالو و انار چیدهاید؟
کلاً خسته از یک روز کار یَدی به رختخواب رفتهاید؟
آخ که با هیچ خواب دیگری قابل مقایسه نیست.
این چشم ها برای نور مهتاب یا نور ستارگان کویر،
برای دیدن رنگ زرد گل آفتابگردان،
برای خیره شدن به جاریِ آب شاید،
اما برای ساعت پشت ساعت، روز پشت روز، شب پشت شب خیره ماندن به نور مهتابی مانیتورها آفریده نشدهاند.
قرار نبوده خروس ها دیگر به هیچ کار نیایند و ساعت های دیجیتال به جایشان صبح خوانی کنند.
آواز جیرجیرک های شب نشین حکمتی داشته حتماً،
که شاید لالایی طبیعت باشد برای به خواب رفتن ما تا قرص خواب لازم نشویم
و این طور شب تا صبح پرپر زدن اپیدمی نشود.
من فکر میکنم قرار نبوده کار کردن، جز بر طرف کردن غم نان،
بشود همه دار و ندار زندگی مان، همه دغدغه زنده بودن مان.
قرار نبوده کنار هم بودن و زاد و ولد کردن،
این همه قانون مدنی عجیب و غریب و دادگاه و مهر و حضانت و نفقه و زندان و گروکشی و ضعف اعصاب داشته باشد.
قرار نبوده این طور از آسمان دور باشیم و سی سال بگذرد از عمرمان و یک شب هم زیر طاق ستاره ها نخوابیده باشیم.
قرار نبوده کرِم ضد آفتاب بسازیم تا بر علیه خورشید عالم تاب و گرما و محبتش، زره بگیریم و جنگ کنیم.
چیز زیادی از زندگی نمیدانم، اما همین قدر میدانم که این همه قرار نبوده ای
که برخلافشان اتفاق افتاده، همگی مان را آشفته و سردرگم کرده !
آنقدر که فقط میدانیم خوب نیستیم، از هیچ چیز راضی نیستیم، اما سر در نمیآوریم چرا …
در مورد ابا عبدالله علیه السلام مطرح شده مصباح الهدی و سفینه النجاه...
خیلی زیباست!
فانوس دریایی را دیده اید ک کنار ساحل میزنند برای اینکه کشتیها راه ساحل را گم نکنند؟
میگویند تو هم فانوس دریایی هستی
هم کشتی ک داری میروی...
عجب!
یعنی هم هدفی هم وسیله ی رفتن...