میگن همیشه لحظه ی خداحافظی،صاحبخونه دم در ایستاده و ب مهمونش لبخند میزنه...
لبخند خدا گوارایتان....
///////////////
لبخند ب لبهای شما حک بادا
غمهای شما همیشه اندک بادا
این عید ک سرشار ز لبخند خداست
بر وسعت جانتان مبارک بادا
/////////////////
لا ب لای گل سرخ
درمیان کوچه ی سبز خیال
شادیتان حس قشنگیست ک من میطلبم
/////////////////
اینو خیلی دوس دارم:
در آخرین روزهای ماه خدا دعا میکنم وقتی خدا در روز محشر از شما پرسید چ داری؟
حضرت علی علیه السلام سر بلند کنند و بگویند:حساب شد میهمان من است
//////////////////////////
و چقدر سخت است که این عزیزترین عید را بدون آن عزیزترین غایب از نظر بگذرانیم
اللهم عجل لولیک الفرج . . .
مرحوم محمد بن ابراهیم نعمانی معروف به شیخ مفید در کتاب الغیبة از محمد بن همام رحمه الله نقل می کند که جعفر بن محمد بن مالک از قول عباد بن یعقوب حدیثی نقل می کند که او هم از یحیی بن یعلی نقل کرده که زراره رحمه الله در ضمن حدیثی از امام صادق (علیه السلام) شنیده است زمانی می آید که خداوند قلوب شیعیان را در زمان غیبت «قائم» امتحان می کند.زراره می گوید اگر آن زمان را درک کردم چه کار کنم؟حضرت فرمودند: یا زراره هرگاه آن زمان را درک کردی این چنین دعا کن:
اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی
یاداوری برای دوستانی ک تو قرار شبانه ی دوشنبه ها ساعت 10 شرکت داشتن(التماس دعا)
1. دعای الهی عظم البلا: 5 بار
2. آیه ی امن یجیب: 5 بار
3. زیارت آل یاسین
4. صلوات با و عجل فرجهم: 40 بار
5. دعای اللهم کن لولیک :5 بار
الیس الله بکاف عبده ؟!
خداوند بی نهایت است و لامکان و بی زمان اما ...
به قدر فهم تو کوچک می شود و به قدر نیاز تو فرود می آید و به قدر آرزوی تو گسترده می شود و به قدر ایمان تو کارگشا می شود.
یتیمان را پدر می شود و مادر، محتاجان برادری را برادر می شود، عقیمان را طفل می شود، ناامیدان را امید می شود،
گمگشتگان را راه می شود، در تاریکی ماندگان را نور می شود، رزمندگان را شمشیر می شود، پیران را عصا می شود، محتاجان به عشق را عشق می شود.
خداوند همه چیز می شود همه کس را... به شرط اعتقاد، به شرط پاکی دل، به شرط طهارت روح، به شرط پرهیز از معامله با ابلیس، بشویید قلب هایتان را از هر احساس ناروا و مغزهایتان را از هر اندیشه خلاف و زبان هایتان را از هر گفتار ناپاک و دست هایتان را از هر آلودگی در بازار و بپرهیزید از ناجوانمردی ها، ناراستی ها، نامردمی ها...
چنین کنید تا ببینید چگونه بر سفره شما با کاسه ای خوراک و تکه ای نان می نشیند، در دکان شما کفه های ترازویتان را میزان می کند و در کوچه های خلوت شب با شما آواز می خواند مگر از زندگی چه می خواهید که در خدایی خدا یافت نمی شود؟؟؟
"آیا خدا برای بنده خویش کافی نیست؟"
مرد از فرشته ای پرسید: شما چکار می کنید؟ فرشته در حالی که داشت نامه ای را باز می کرد، گفت: اینجا بخش دریافت است و ما دعاها و تقاضاهای مردم از خداوند را تحویل می گیریم.
مرد کمی جلوتر رفت. باز تعدادی از فرشتگـــان را دید که کاغذهـایی را داخل پاکت می گذارند و آن ها را توسط پیک هایی به زمین می فرستند.
مرد پرسید:....
شماها چکار می کنید؟ یکی از فرشتگان با عجله گفت: اینجا بخش ارسال است، ما الطاف و رحمت های خداوند را برای بندگان به زمین می فرستیم.
مرد کمی جلوتر رفت و یک فرشته را دید که بیکار نشسته است. با تعجب از فرشته پرسید: شما چرا بیکارید؟
فرشته جواب داد: اینجا بخش تصدیق جواب است. مردمی که دعاهایشان مستجاب شده، باید جواب بفرستند ولی فقط عده بسیار کمی جواب می دهند.
مرد از فرشته پرسید: مردم چگونه می توانند جواب بفرستند؟
فرشته پاسخ داد: بسیار ساده، فقط کافیست بگویند: خدایا شکر.
ترانه ی دعا ترنم لبان کسی است ک گوهر ایمان در صدف جانش پرورش یافته باشد.
نیایش،میوه ی شیرین درخت توحید افعالی و ذخیره ی سرشار معارف اسلام است.
گاهی در دعا ب فرازهایی برمیخوریم ک نیایشگر در آن از معبود خود چیزی میطلبد ک دیگران اسباب و علل وقوع آن را مادی میشمارند.
بهبود بیماریهای جسمانی،طلب غلبه ی بر دشمن،درخواست بارش باران و ...ازین دست مطلوبهایند.
این نه بدان معناست ک نیایشگر چندان کوته فکر است ک نمیفهمد بهبود بیماری دارو میطلبد و غلبه بر دشمن به سپاه و سلاح نیاز دارد و باران از ابر فرو میبارد و ابر خود محصول تبخیر آنهاست.
نیایشگر فراهم آمدن این اسباب و فراتر از آن سببیت آنها را در دستان پر قدرت آفریننده ی صحرا و سپهر میداند و معتقد است هر پدیده ای ک لباس هستی بر اندام میپوشد نتیجه ی اراده ی حکیمانه ی اوست.
نیایش ، بالا بردن دستهای تمنا و در آویختن ب دامان عنایت معبود است.
خواه ب هدف اجابت برسد یا نه!
ادامه مطلب ...زیارت،کلید ارتباط با انسان کامل
آیا زیارت همین کردار و گفتار سطحی و ساده ایست ک مردمان برای رفع حاجت،بهبود بیماری یا حداکثر ارضای نیازهای معنوی خود انجام میدهند؟یا اینکه زیارت حقیقی فراتر از این اعمال ساده و ابتدایی است؟
مهم است ک بدانیم در فرهنگ شیعه زیارت ب مثابه یک نهاد است.یعنی زیارت مجموعه ای از دانشها و تلویحا دستوراتی است ک عمل زائر را در راستای هدفی متعالی تنظیم میکند،ولی متاسفانه این نهاد مانند بیشتر نهاد های فرهنگی و اخلاقی شیعه دچار تحریف شده است....
در نگاه عمومی شیعیان زیارت تنها همان تکریم و گرامی داشت مدفن پیشوایان معصوم و متونی است ک در زمانها و مکانهای خاص خوانده میشود....
ولی زیارت، حضور عارفانه ی عاشق در دیار معشوق،ارادت آشکار محب و محبوب،دل دادن صمیمانه دل داده در کوی دلدار،سرسپردن سرباز فداکار در پیش پای سردار،اعلان فروتنی دیندار در برابر دین و پیشوایان دینی و اذان ایمان و دینداری است....
زیارت اعلام وفاداری صادقانه ی مرید است ب مراد،ابراز علاقه ی مطیع است ب مطاع و اعلام خود فراموشی جان بر کف مخلص است نسبت ب جانان....
زیارت عرضه ی خویشتن بر ابزار سنجش و ایستادن در برابر آینه و معیار کمال و نشانی کوی کمال ب انسان تعالی طلب است ک ب کجا میتوان رسید....
زیارت سفری مشتاقانه،آگاهانه و عاشقانه است ک از سرای دل آغاز میشود و از راه دل عبور میکند و سرانجام نیز در منزل دل ب مقصدو مقصود میرسد و بار بر زمین مینهد....
زیارت پیشوایان معصوم در مذهب تشیع یعنی ارتباط با انسان کامل و راه رسیدن ب کمالات اخلاقی و معنوی و نورانیت باطنی است....
منبع:کتاب یاد بهار
مجموعه ی دعا و زیارت مرتبط با امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
ادامه دارد...
.
.
.
رام کنندگان حیوانات سیرک برای رام کردن فیل ها از ترفند ساده ای استفاده می کنند.
زمانی که حیوان هنوز بچه است،یکی از پاهای او را به تنــــــــه درخــتی می بندند.
حیوان حیوونی هر چه تلاش می کند نمی تواند خود را از بنـــــد خلاص کند
اندک اندک این عقیده که تنه درخت خیــلی قوی تر از اوست در فکرش شکل می گیرد
وقتی حیوان بالغ و نیرومند شد
کافی است نخـــــی را به دور پای فیل ببندد
و سر دیگرش را به شاخه ای گره بزند
فیل دیگر برای رهایی خود تلاشی نخواهد کرد!(الهی بگردم واسه فیله)
پای ما نیز،همچون فیلها با رشته های ضعیف و شکننده ای بسته شده است،
اما از آنجائیــــکه از بچگی قدرت تنه درخت را باور کرده ایم
به خود جرات تلاش کردن نمی دهیم و شرایط را به ناچار می پذیریم!
ذهنیات خود را در برابر موقعیت ها باز نگه دارید،نوآوری آغاز می شود.
منبع:نوشته های در ب در
نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند
امشب مهدی فاطمه نه تنها غم شهادت پدر را ب دوش میکشد
غم درخواست عفو و عاقبت بخیری ما را هم از خدا دارد
پس امشب برای سلامتی و عدم غم زیاد ب ایشان ، دعای فرج و صدقه فراموش نشود
از دوستانی هم ک تو قرار شبانه ی دوشنبه ها ساعت 10 شرکت کرده بودن التماس دعا دارم
1. دعای الهی عظم البلا: 5 بار
2. آیه ی امن یجیب: 5 بار
3. زیارت آل یاسین
4. صلوات با و عجل فرجهم: 40 بار
5. دعای اللهم کن لولیک :5 بار
نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند
خداوند در این شبهای پایانی،در این شبهای قدر،چنان میبخشد ک فراتر از بیان است.
کسانی را میبخشد ک جایگاهشان جهنم بوده است!
باید خداوند ب چ زبانی بیان کند ک مهیای آمرزش است تا ما پیش آییم!؟میشنوی؟!
اگر بناست فکری ب حال خود کنیم،زمان آن کدامین لحظه است؟
از کجا خاطری مطمئن دارم ک امشب یا شبهای آینده زنده هستم تا احیای شب قدر کنم و ب توبه از گناهان خویش روی آورم؟
از کجا ک تا سال آینده،ماه میهمانی خداوند،زنده باشم تا بار گناهان خود را زمین بگذارم؟
چقدر روح خود را آلوده و تباه کرده ام؟
پس چ زمان ب فریاد آن خواهم رسید؟
اگر کسی چون من تا ب امروز فکری ب حال خود نکرده است،این شبها وقتش است.
خداوند بسیاری از گناهان را میبخشد.
اگر خداوند توفیق رفیقم نموده تا در این شبها ب مجلس روضه ی امیر مومنان (علیه السلام)راه یابم و اندکی ب حال خود فکر کنم،راه رحمتی است ک پیش رویم گشوده است!
چ بسا اگر قصد گذشتن از گناهانم را نمیداشت ،این راه را ب رویم نمیگشود.(ادامه در ادامه ی مطلب)
اعمال مشترک:
۱) غسل کردن که بهتر است مقارن غروب آفتاب غسل کرده و نماز عشا با غسل خوانده شود.
إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ (۱)
وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَةُ الْقَدْرِ (۲)
لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ (۳)
تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ (۴)
سَلامٌ هِیَ حَتَّی مَطْلَعِ الْفَجْرِ (۵)
عظمت و فضیلت این شب بر سایر شبها را از این امور میتوان به دست آورد:
فرصت شب قدر را غنیمت بدانیم
این همه گنج آویخته بر درخت، این همه ریشه در خاک را که می خورد؟ آدم است، آدم است که می خورد
این همه مرغ هوا و این همه ماهی دریا، این همه زنده بر زمین را که می خورد؟ آدم است ، آدم است که می خورد
هر روز و هر شب، هر شب و هر روز زنبیل ها و سفره ها پر می شود، اما آدم گرسنه است. آدم همیشه گرسنه است.
دست های میکائیل از رزق پر بود. از هزار خوراک و خوردنی. اما چشم های آدمی همیشه نگران بود. دست هایش خالی و دهانش باز
گنجشکی با عجله و با تمام توان به آتش نزدیک میشد و برمیگشت!
پرسیدن : چه میکنی؟
پاسخ داد: در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب میکنم و آن را روی آتش میریزم…
گفتند: حجم آتش در مقایسه با آبی که تو میآوری بسیار زیاد است و این آب فایدهای ندارد.
گفت: شاید نتوانم آتش را خاموش کنم، اما آن هنگام که وجدانم میپرسد: زمانی که دوستت در آتش میسوخت تو چه کردی؟
پاسخ میدهم: هر آنچه از من بر میآمد!!
----------------------------------------
حکایت ما حکایت آن آیه قرآن است که میفرماید: «نُۆْمِنُ بِبَعْض وَ نَکْفُرُ بِبَعْض» ، و به قول حکایتهای فارسی، از اینجا رانده و از آنجا مانده شدهایم. نه رومی روم بودیم و نه زنگی زنگ. علت پیدایش این مشکل این است که ترکیبی و مخلوطی شدیم از سبک زندگی غربی و سبک زندگی اسلامی. نمازهایمان اسلامی است، مسجد میرویم، خمس میدهیم و زکات میدهیم، اما عروسیهایمان اسلامی نیست، بازار و اقتصادمان اسلامی نیست. در نتیجه نه بهره سبک زندگی غربی را میبریم، چرا که مسلمانیم، و نه بهره سبک زندگی اسلامی.
ادامه مطلب ...