همیشه سعی میکنم از فرصتها
درست استفاده کنم
چرا ک...
فرصتها و شانسها اغلب در بطن مشکلات و گرفتاریها پنهان هستند
آلبرت انیشتین
همه برایم دست تکان دادند
اما کم بودند دستانی ک تکانم دادند
دوست و دست بسیار است
ولی"دست دوست" اندک!
دست دوستیتان جاویدان باد...
حتی آنشرلی هم نشدیم یکی ازمون بپرسه
آنه!!!!!
"تکرار غریبانه ی روزهایت چگونه گذشت"
(من عااااااااااااااااشق این کارتونه بودم)
قطار!!!!!!!
راهت را بگیر و برو
ن کوه توان ریزش دارد
ن ریزعلی پیراهن اضافی!!!!!
"هیچ چیز" مثه سابق نیس
همدردی پروانه ایست ک همچون عقاب
در ماورای ابرها پرواز میکند
و در روی زمین بر لب نگاه خیس دلشکسته ای بوسه می زند
و آنگاه تبسم خداوند را ب تماشا می نشیند!
وقتی ک در روی زمین کسی نیست ک ب اون فکر کنی
ب آسمان نگاه کن
زیرا انجا کسی هست ک همیشه ب تو فکر میکند...
عاشق نتواند که دمی بی غم زیست
بی یار و دیار اگر بود خود غم نیست
خوش آنکه به یک کرشمه جان کرد نثار
هجران و وصال را ندانست که چیست
آدمی اگر بخواهد فقط خوشبخت باشد
به زودی موفق میگردد
ولی او می خواهد خوشبخت تر از دیگران باشد
و این مشکل است
زیرا او دیگران را خوشبخت تر از آنچه هستند تصور میکند
ایمان ترانه ی آدمی ست.
قناری بی ترانه می میرد و آدمی بی ایمان...
............
زندگـی یک جست و جوی کور نیست
زیستن در پیله ی پروانه چیست؟!
زندگـی کن زندگی افسانه نیست
گوش کن...!!
دریا صدایت میزند!
هر چه نا پیدا صدایت می زند!
جنگل خاموش میداند تورا
با صدایی سبز می خواند تورا
آتشی در جان توست
قمری تنها پی دستان توست
پیله ی پروانه از دنیا جداست
زندگـی یک مقصد بی
انتهاست
هیچ جایی انتهای راه نیست!
این تمامش ماجرای زندگیـــست...!!!
.......................
روزی یک مرد ثروتمند، پسر بچه کوچکش را ب یک
ده برد تا ب او نشان دهد مردمی ک در آن جا زندگی می کنند چقدر فقیر هستند . آن ها
یک روز و یک شب را در خانه محقر یک روستایی ب سر بردند .
در راه بازگشت و در
پایان سفر ، مرد از پسرش پرسید : نظرت در مورد مسافرت مان چ بود ؟
پسر پاسخ
داد : عالی بود پدر !
پدر پرسید : آیا ب زندگی آن ها
توجه کردی ؟
پسر پاسخ داد: فکر می کنم !
پدر پرسید : چ چیزی از این سفر یاد
گرفتی ؟
پسر کمی اندیشید و بعد ب آرامی گفت : فهمیدم ک ما در خانه یک سگ
داریم و آن ها چهار تا . ما در حیاط مان فانوس های تزئینی داریم و آن ها ستارگان را
دارند . حیاط ما ب دیوارهایش محدود می شود اما باغ آن ها بی انتهاست !
در پایان
حرف های پسر ، زبان مرد بند آمده بود . پسر اضافه کرد : متشکرم پدر ک ب من نشان
دادی ما واقعأ چقدر فقیر هستیم !
عشق تنها جریان الکتریکی است ک
مدام موتور زندگی کاری شما را با بالاترین سرعت
ب حرکت در می آورد
سلام دوستای گلم
من آمدی یم
خیلی خوش گذش
جای همگی خالی بود تک تکتان را یاد کردم...
خواجه عبداله انصاری جمله مشهوری داره:
جز راست نباید گفت هر راست نشاید گفت
دوستان عزیز میخواستم نظرتونو در رابطه با این جمله جویا بشم ممنون
.
.
.
راستی من ی سه چهار روزی رو میرم مشهدالرضا
چن سالی میشد ک نرفته بودم زیارت
بالاخره طلبید دلم خیلی براش تنگ شده
همه ی شما عزیزان رو هم یاد میکنم
بی وفا جانان یولوندا جان گویان دیوانه دور
شاهیدیم بو مطلبه شمعه یانان پروانه دور
شمع یولوندا یانماغا پروانه ایلر افتخار
شمع دییر بیچاره پروانه عجب دیوانه دور
گامهای فرد در روز قیامت حرکت نمی کند تا اینکه از چهار چیز از او پرسش شود:
از عمرش ک آن را در چ راهی مصرف کرده
از بدنش ک آن را در چ راهی ب زحمت انداخته
از مالش ک آن را چگونه خرج و از کجا کسب کرده
و از محبت ما اهل بیت...