بی تو ای صاحب زمان ، بی قرارم هر زمان !
از غم هجر تو من دلخسته ام
همچو مرغی بال و پر بشکسته ام
کی شود آیی نظاره بر دل اندازی تو یارا ؟
بر دل خسته که دم سازی تو یارا
ده مدال دیده بانی ز عنایت
به من و از مهر و عشق بازی خدا را یابن الحسن آقا بیا، یابن الحسن آقا بیا
ای تو شور عشق من ، روشنی انجمن
بی تو در دام بلا افتاده ام
بر تو یارا جان و دل را باخته ام
از فراق تو شده حال من خسته پریشان
کی میایی منجی و سلطان امکان ؟
عقده ها را وا کنی با یک نگه ، ای نور یزدان
بین چه کرده با دل من سوز هجران
یابن الحسن آقا بیا،یابن الحسن آقا بیا
دلم جز هوایت هوایی ندارد
لبم غیر نامت نوایی ندارد
وضو و اذان و نماز و قنوتم بدون ولایت بهایی ندارد
دلی که نشد خانه ی یاس نرگس خراب است و ویران ، صفایی ندارد...