السلام علیک یا صاحب الزمان
سلام بر تو ای نور خدا
درود بر تو ای کشتی نجات
سلام بر چشمهی حیات و زندگی
سلام بر مهدی امتها
سلام بر عدل مشهور جهان
سلام بر ماه تابان
سلام بر خورشید تاریکیهای پنهان
سلام بر ماه شب چهاردهم
سلام بر نور دیدگان مردم
برخیز! که حجّت خدا مىآید
رحمت زحریم کبریا مىآی از گلشن عسکرى گذر کن، کامروز
بوى گل نرگس از فضا مىآید
مـژدهی آمـدنت قیمـت جـان میارزد
تاری از موی تو آقـا به جهـان میارزد
قدم هایت بوسهگاه چشمهایمان ای گل نرگس
جشن میلادت کاش به ضیافت ظهور میپیوست
امید آمدنت، تنها بهانهی جشن ماست ، مهدی زهرا...
مبارک باد میلاد تو، ای معراج خاکیان و ای سراج افلاکیان؛ ای آینه ایمان، یا صاحب الزمان!
طلوع می کند آن آفتاب پنهانی
ز سمت مشرق جغرافیای عرفانی
دوباره پلک دلم می پرد، نشانهی چیست ؟
شنیده ام که میآید کسی به مهمانی
کسی که سبزتر است از هزار بار بهار
کسی شگفت، کسی آنچنان که می دانی
کسی که نقطه ی آغاز هر چه پرواز است
تویی که در سفر عشق، خط پایانی
تویی بهانهی آن ابرها که می گریند
بیا که صاف شود این هوای بارانی
تو از حوالی اقلیم هر کجا آباد
بیا که میرود این شهر رو به ویرانی
کنار نام تو لنگر گرفت کشتی «عشق»
بیا که نام تو آرامشی است توفانی..