فرازی از دعای ندبه...
"خداوندا! یاری‌مان فرما تا حقوق آن حضرت را در محضر مقدسش ادا کنیم"
حقوق آن بزرگوار به گردن ما از یک طرف، و بی توجهی ما به آن عزیز از یاد رفته از طرف دیگر، عرق شرم را بر چهره‌هامان نشانده است.

در روزگار تراکم اشتغالات روزمره دنیوی، گاهی این حقیقت از یاد می‌رود که ما، بر سر سفره احسان مهدی علیه السلام نشسته‌ایم، و از یاد می‌بریم که میزبانِ گرامیِ ما، این حقّ را به گردن ما دارد که به یاد او باشیم؛ که یاد او خود، گره‌گشای مشکلات ما، در دنیا و آخرت است.

در نظر بگیریم که بر سر سفره بزرگواری نشسته‌ایم، و همواره نمک خورده و نمکدان شکسته‌ایم. در این حال، آیا روی نگاه کردن به آن بزرگوار را داریم؟

از سوی دیگر، می‌دانیم که او شاهد و ناظر اعمال ماست، و با وجود این همه غفلت و بی حرمتی، او عنایتش را به ما، دم به دم افزون می‌سازد.

در چنین شرایطی، شرمنده از کارنامه سیاه خود، بر در خانه آن بزرگ‌زاده می‌رویم، و به همان زبانی با حضرتش سخن می‌گوییم که روزی حرّ با هدایتگر عصرش - امام حسین علیه السلام - سخن گفت. یعنی به زبانِ شرمندگی و عرض پوزش، و به قصدِ تجدید نظر در زندگیِ روزمره خودمان، که از روح و معنویت تهی شده است.

یقین داریم که آن بزرگِ بزرگوار، که آیتی از کرامتِ خدای کریم و حجتی از مهربانی ‌آفریدگار مهربان است، همه پناه آورندگان را به پیشگاه خود می‌پذیرد.

با کلامی از زیارت روز جمعه خطاب به حضرتش عرض می‌کنیم:

"و شما ـ ای مولای من ـ بزرگ و فرزند بزرگان هستید؛ و خدا به شما امر فرموده که مهمان و پناهنده را به پیشگاه خود بپذیرید. و من، مهمان شما هستم و به درگاه شما پناه آورده ام. پس مرا مهمان کنید و پناه دهید."
منبع:پایگاه علمی فرهنگی محمد(ص)